حرف‌هاي جدید محمدرضا گلزار درباره سينما

۱۳۸۹/۰۹/۲۲ | برچسب‌ها: | 0نظرات

http://t1.gstatic.com/images?q=tbn:MB8BN-2xNmTr_M:http://rezzar.persiangig.com/Konsert-rezzar/rezzar33%20(15).jpg&t=1
محمدرضا گلزار در مجله هفت نگاه با بابک صحرایی گفت‌وگويي انجام داده است. گزيده حرف‌ها و نظرات گلزار در اين گفت‌وگو را درباره سينما، موسيقي، ورزش و رابطه اش با مردم و منتقدان سينما و همين‌طور كنسرت گروه ريزار اين‌جا بخوانيد:

- هيچ‌وقت دوست نداشته‌ام زندگي‌ام يك بعدي باشد. من يك آدمي هست كه چند بعد دارد. يك مقداري‌اش را شما در عرصه سينما مي‌بينيد. يك مقداري‌اش در عرصه موسيقي است. يك مقداري‌اش در زمينه ورزش است كه من يكي دو ورزش را به صورت حرفه‌اي دنبال كرده‌ام. اكثر آدم‌ها تك‌بعدي‌اند و شايد در يك زمينه‌ فعالیت کرده اند و موفق شده‌اند. لطف خدا شامل حال من شده و در هر رشته‌اي كه رفته‌ام به آن موفقيت مطلوب و دلخواهي كه دلم خواسته دست پيدا كردم. موسيقي بوده كه من 3 تا ساز را كاملاً مي‌نوازم. سينما بوده و ورزش هم كه دو تا ورزش را خيلي حرفه‌اي از دوران بچگي پيگيري كرده‌ام. يكي واليبال كه در تيم‌هاي نوجوانان و جوانان و بزرگسالان بازي كردم. ديگري هم اسكي است كه كارت مربگيري آن را دارم و از دوران طفوليت من را در پيست‌هاي اسكي مي‌شناسند.

-  هر آدمي يك اشتباهاتي در زندگي‌اش مي‌كند ولي من وقتي اشتباه مي‌كنم سعي در جبرانش دارم و تلاش مي‌كنم كه بتوانم آن اشتباه را جبران كنم. متاسفانه در جامعه ما لطمه خوردن يك بازيگر يا يك استار يا سوپراستار از اطرافيان و آدم‌هايي است كه به جاي تلاش براي پيشرفت خود سعي مي‌كنند كه در آن حيطه حاشيه‌سازي كنند. اين مسأله در ابتدا خيلي من را ناراحت مي كرد و البته الان هم كمابيش گريبانگير من است. به عنوان مثال وقتي مي‌آيم وارد عرصه ورزش مي‌شوم به جاي اينكه ببينند من يك عده جوان را به سالن‌هاي ورزشي مي‌كشانم ، به سالن‌هاي واليبال يا پيست‌هاي اسكي می کشانم،تمام سعی خود را می کنند که به این اتفاق مثبت ضربه بزنند.حالا توانايي هاي من را هم مي‌بينند و وقتي مي‌گويم كه دوست دارم كساني كه اسكي‌باز هستند بيايند و با هم به پيست‌هاي اسكي برويم و اسكي كردن را تا جايي كه مي‌توانم يادشان بدهم يا چيزي از آنها ياد بگيرم به جاي خوشحالي يا پشتيباني كردن از اين جريان، حاشيه‌هاي كاذبي را ايجاد مي‌كنند. هر هفته دو روز به پيست اسكي مي‌روم و اسكي مي‌كنم و كساني كه اين مساله را به حاشيه مي‌برند كساني هستند كه نه اسكي بلدند و نه توان اسكي كردن دارند و نه دوست دارند كه در زندگي‌شان پيشرفت كنند. اين آدم‌ها من را مورد آزار خودشان قرار مي‌دهند. يك عده هم كه اسم خودشان را گذاشته‌اند منتقد و حالا به هر ترتيبي يا از روي حسادت قلم به دست می گیرند يا پول مي‌گيرند و مطلبی را به ناحق مي‌نويسند.

- خدا را شكر فيلم‌هاي موفق من به حدي بوده‌اند كه حتي آن بخش از منتقدان مغرض هم نمي‌توانند اين قضيه را انكار كنند چون ديگر قادر به مقابله با 70 ميليون مردمي نيستند كه از اين فيلم‌ها استقبال كرده‌اند. مثلاً مي‌گويند «بوتيك» فيلم موفقي است. نام شخصيت من در اين فيلم «جهانگير» است. مي‌گويند «اتي» در اين فيلم عالي است كه نقشش را خانم گلشيفته فراهاني بازي مي‌كند. مي‌گويند «شاپوري» عالي است كه آن هم ايفاي نقشش برعهده آقاي رضا رويگري بوده است. مي‌گويند «اتي» عالي بوده، «شاپوري» عالي بوده، تمام نقش را به نحوي مي‌گويند خوب بوده و بعد عنوان مي‌كنند كه «جهانگير» بد نبود.در صورتی که ما اصلاً سكانسي بدون «جهانگير» در فيلم بوتيك نداريم بعد چطور ممكن است كه چنين چيزي واقعيت داشته باشد. مثلاً گاهي اوقات يك سري‌هاشان مي‌گويند «جهانگير» عالي و «گلزار» بد نبود. حقيقت اينجاست كه «گلزار» همان «جهانگير» است اما حتي حاضر نيستند يك سري از واقعيت‌ها را هم عنوان كنند. مشخصاً من مي‌توانم حقيقت اين نقدها را تشيخص بدهم. بعد هم تكليف من روشن است. من براي مردم كار مي‌كنم. فيلم‌هاي موفق من را هيچ‌وقت به بخش‌هاي مسابقه راه نداده اند. اين بحث‌هايي است كه هميشه عنوان شده و فكر مي‌كنم بیان كردنش از حوصله من و شما به دور است. من براي سليقه مردم كار مي‌كنم. وقتي مي‌آيم كنسرت مي‌گذارم و سه خواننده اي كه دوستشان دارم را مي‌آورم و گروه ثبت مي‌كنم تمامش نشأت گرفته از توجه و علاقه به مردم است و براي آنها كار مي‌كنم. دوست دارم مردم بيايند و با يك بليط، كنسرتي را ببينند، از هر خواننده‌اي 4، 3 آهنگ محبوبشان را بشنوند و بروند. براي برگزاري اين كنسرت تلاش مي‌كنم. من كه درامر نبودم. درامز زدن هم كه براساس خوشگلي نيست كه بگويند «گلزار» بازيگر خوش‌چهره‌ سينمای ايران آمد كنسرتي را برگزار كرد و جاز زد. آيا چوب درامز، اين استيك جاز را مي‌توانيد در دستتان بگيريد و 5 دقيقه تكانش بدهيد؟ فقط 5 دقيقه. اين حرف‌هاي غرض‌ورزانه ديگر جاي بحث و گفتگو ندارد. البته خدا را شكر من انتقادي نسبت كنسرت "Rezzar" نديدم. يعني جايي براي انتقاد وجود نداشته. به هر حال خودزني كه نمي‌توانند بكنند. 5 هزار نفر آمده‌اند كنسرت را ديده‌اند و همه رضايت داشته‌اند كه به راحتي مي‌شود در اينترنت و یوتویوب و سايت‌هاي اين‌چنيني search كوچكی انجام داد و نظر مردم را ديد. من در حال آماده كردن فيلم اين كنسرت هم هستم تا آن را منتشر كنم.آنگاه اين دوستان عزيزي كه پول مي‌گيرند و به دروغ مطالبي مي‌نويسند، كه خدا را شكر كه تعدادشان هم خيلي اندك است،می توانند استقبال مردم از اين كنسرت و به خوبي برگزار شدنش را ببينند. اميدوار هم هستم كه وزارت ارشاد يك تدبيري در مورد اين آقايان به اصطلاح منتقدي كه دروغ مي‌نويسند انجام بدهد و اين جريان را به نحوي كنترل يا حذف كند. يا برنامه تلويزيوني نامناسبي كه مدام در حال ايجاد حاشيه‌هاي كاذب است. من نمي‌دانم آيا اين بودجه‌هاي هنگفت در اختيار يك برنامه قرار مي‌گيرد كه هر هفته بيايند و در مورد دستمزد بازيگر صحبت كنند؟ اين سينما صحنه و لباس و دوربين و نگاتيو و ده‌ها مسائل مهم و قابل ارزش دیگری براي بحث ندارد؟ كه فقط مي‌آيند مي‌گويند يك بازيگر آنقدر مبلغ گرفت و در فيلمي بازي كرد؟ طبيعتاً وظيفه اصلي منتقدين پرداختن صادقانه به مباحث اصلي و تأثيرگذار سينماست.

- من از اوايل دوران دبيرستان نوازندگي گيتار را شروع كردم. از كودكي هم به صورت جسته گريخته نواختن كيبورد و پيانو را دنبال مي‌كردم. الان نزديك به 6، 5 سال است كه پركاشن مي‌زنم و حدود 2 سال هم هست كه درامز مي‌زنم. منتها وقتي دلم مي‌خواهم درامز بزنم انقدر جُربزه دارم كه بگويم من كنسرتي را در برج ميلاد برگزار مي‌كنم. كاري كه خيلي از خواننده‌ها در حال حاضر انجام نمي‌دهند. يك برنامه در «اريكه ايرانيان» مي‌گذارند. آن هم يك شب و يك اجرا. من آمدم و در برج ميلاد 2 شب با چندين اجرا را برگزار كردم. با چندين خواننده‌اي كه استايل‌هاي موسيقايي متفاوتي نيز دارند. آقاي نعمت‌اللهي مي‌آيد حماسي مي‌خواند. مولانا و ايران و خليج و دريا را مي‌خواند. يا اينكه در كنسرت قبلي ريتم‌هاي House music و Trans را با خواننده‌هاي ديگري داشتيم. آقاي بابك جهانبخش را داشتيم كه فضاي ديگري از موسيقي پاپ را اجرا مي‌كرد يا آقاي مازيار فلاحي كه سبك خاص خودش را دارد و اكثر كارهايش مربوط به موسيقي فيلم‌هاي مختلف است كه اكثراً هم با تنظيم‌هاي متفاوتي اجرا شده‌اند. به هر حال نواختن درامز با تمام اين خواننده‌ها، هندل كردن كنسرت، طراحي اسيتج و نواختن پركاشن، تمام اين بارها به دوش من است و من آنقدر اين توان را در خودم ديده‌ام و تلاشم را كرده‌ام تا به آن ايده‌آلي كه مي‌خواهم برسم و ايده‌آل من هم رضايت مردم است نه اينكه به بحث و جدل با ديگران بپردازم و بخواهم بروم با كسي جنگ كنم يا اينكه بخواهم حركاتي انجام دهم كه كسي را از بالا به پايين بكشم. تمام هدف من در كنسرتي كه داشتم، رضايت مردم بود كه خدا را شكر اين اتفاق هم افتاد و مردم بسيار راضي و خوشحال بودند.

آقاي مازيار فلاحي يك شعري را در وصف حال من نوشته بودند كه قبل از كنسرت به اصرار ايشان به استوديو رفتيم و به صورت دو صدايي آن را اجرا كرديم. ايشان اصرار كردند كه در كنسرت هم من اين آهنگ را اجرا كنم که اجرا كردم و با استقبال خيلي خوبي هم مواجه شد كه فيلم‌هايش هم از طرف مردم به روي اينترنت گذاشته شده است. خودم هم تصميم دارم كه فيلم كنسرت را آماده كنم و به صورت رسمي به انتشار برسانم. اين كاري بوده كه در زمينه موسيقي انجام دادم و به فكر كار ديگري نيستم. در سينما هم يك فيلمنامه به اسم «شش و بش» نوشته‌ام كه اولين فيلمي است كه كار خواهم كرد. خيلي هم فيلمنامه‌اش را دوست دارم و زحمت زيادي روي آن كشيده‌ام. اين فيلم را با همكاري آقاي امين حيايي كار خواهم كرد.

منبع : ماهنامه هفت نگاه

0 نظرات:

ارسال یک نظر

مطالب قبلي