دانستنی های ازگیل

۱۳۸۸/۰۷/۳۰ | برچسب‌ها: | 0نظرات

نام تركي من ازگيل است در گيلكيبه من كنوس ميگويند . در شناسنامه ايراني من شهرتم را طبري و در شناسامه ژزماني قيد كرده اند و در كتب گياه شناسي قديم ازگیل را زعرور كبير دانسته اند و كنوس طبري خوانده اند . زادگاه اوليه ازگیل ايراني و نواحي معتدل آسيا و اروپا است . در بيشتر خواص بازالزالك يكسان است ، داراي ويتامين «آ» به صورت جوهر هويج و ويتامين هاي «ت» و «ث» سرشار از تانن بوده ، ميوه و برگ ازگیل به عنوان قابض و رفع التهاب امعاء توصيه و تجويز شده است.
ميوه ي رسيده ي ازگیل داراي قند و جوهر ليمو است. اگر مي خواهيد ازگیل را براي معالجه ي اسهال خوني بخوريد. به طور صبحانه دويست تا سيصد گرم ميوه آنرا بدون پوست ميل نماييد و نيز ميتوانيد يك كيلو ميه ازگیل را با كمي شكر به صورت شربت در آورده ، و چهار روز متوالي ، روزي يك چهارم آن ار نوش جان نماييد.
هسته ي زالزالك به علت داشتن كمي اسيد سيانيدريك ، عنصري سمي است و خوردن آن خطرناك است ولي هسته ي ازگیل از اين سم خيلي كمتر داشته و خوراكي است . آن را بكوبيد و گرد آن را به مقدار يك قاشق چايخوري با چاي يا شربت ريشه جعفري بخوريد تا سنگ هاي كليه و مثانه را از بين ببرد .
قلندران و درويشان از قديم چوبدستي و چماق خود را از چوب ازگیل درست مي كردند . معتقد بودند كه در دست داشتن چوب ازگیل خواص زيادي دارد و اخيرا يكي از پزشكان سرشناس اروپا معتقد است كه اگر زنان باردار گردن بندي زا چوب ازگيل به گردن آويزان نمايند از سقط جنين آنها خودداري خواهد شد و براي اين كار آمار زيادي نشان داد است .
زالزالك
من بچه ي زال ، زالزالك هستم . در فارس به من كيل- در اصفهان به من كويچ- در تنكابن و مازندران ، كرجيل مي گويند . در كبت گياه شناسي قديم ، لقب زالزالك زعرور بود و اكنون به زالزلك معروف شده ام ، و اين نام جديد از موقعي روي زالزالك گذاشته شد كه فروشندگان دروه گرد ، مرا بچه ي زال تصور كردند . در فارسي به ميوه درخت سد بستاين «كنار» و به نوع كوهاي آنزال مي گويند . و چون ميوه هيا ما به هم شبا هت دارند و عده اي مرا بچه زال و زالزالك صدا كرده اند . زالزالك دو ميوه شبيه به هم بوده ، و در خواص يكسان مي باشيم . ولي هيچگاه با هم نسبت نداريم .
من يك ميوه ي ايراني هستم ، ولي از قديم علاوه بر ايران ، در قسمت هاي معتدل اروپا و آسيا مرا كاشته اند . در ايارن فقط از ميوه ي زالزالك استفاده مي كنند ، ولي در اروپا از گل زالزالك كه مصرف داروسازي دراد ، بيشتر بهره برداري كرده و مجال ميوه شدن را به من نمي دهند . ميوه زالزالك پيشقراول پايير است ، در آخرين روزهاي فصل تابستان به بازار مي آيم و برادر بزرگ تر از ازگيل كمي ديرتر مي رسد .
در كشاورزي معمولا از تنهي درخت هاي ما دو برادر به عنوان پايه براي پيوند ميوه هاي شاداب استفاده ميكنند ، و بهترين نوع به اصفهان در نتيجه ي پيوند با درخت م بهعمل يم آيد ، ميوه من ازگيل هر دو خنك بوده ، و داراي مقدرا زيادي تانن هستيم . در اثر پيوند ، خوب رسيده و شيرين مي شويم ، مرهم سينه و برطرف كننده التهاب معده و صفرا ي باشيم و ميوه نارس و غير پيوندي ما داراي طعم گس بوده ، رطوبت معده راجمع و اسهال را درمان ميكند .
در ايران ما را موقعي از درخت مي كنند كه كاملا رسيده وشاداب باشيم ، ولي فرنگي ها ميوه ي ازگيل را كال چيده روي كاه انبار يم كنند و موقعي كه در اثر ماندن رسيده و نرگ آن قهوه اي شد ، جهت فروش به بازار مي آورند . از نظر غذاشناسي كار ايرانيان پسنديده تر است ، ميوه ي ما داراي ويتامين هاي آ-بو ث و جوهر ليمو است و براي مبتلايان به ورم روده ي بزرگ زياد تجويز و توصيه شده ايم – براي تقويت قلب و كم خوني و سل اثر نيكويي درايم و رنگ زرد و صورتي ميوه من ، همانند جوهر زردك است ، و در بدن تبديل به ويتامين «آ» ميشود .
 گل من كمي معطر است و براي مصرف دارو سازي آن را قبل از آنكه غنچه آن كاملا باز شود مي چينند داراي عوامل مهم شيمياي است و تركيباتي كه از آن استخراج مي كنند ، در طب جديد و داروسازي مصرف فراوان دارد . اين گل ضد تشنج بوده ، و حركات نامنظرم قلب را تنظيم مي كند .
يك داروي مفيد و خصوصي بر ضد تپش قلب وضربان شديد آن است – مقدار خوراك آن به ثورت كوبيده 2 تا چهار گرم گرد آن است و به طور تنتورسي قطره تاهفتاده قطره در شبانه روز ميباشد و عصاره ي مايع آن بيست قطره تا سي قطره در 24 ساعت داده مي شود .
ميوه من مقوي معده بوده ، اشتها را زياد مي كند . جهت رفع اسهال و سر درد شديد نافع است ، ضماد گوشت ميوه من جهت اورام سخت و باد سرخ تجويز مي شود – نوع كوهي من كوچكتر از بستاني و قابض تر از سنجد بوده ، از قي و خونريزي معده جلوگيري ميكند . در بجنورد به من دولانا مي گويند

0 نظرات:

ارسال یک نظر

مطالب قبلي