جدیدترین مصاحبه با مصطفی زمانی
۱۳۸۹/۰۴/۱۱ | برچسبها: گفتگو با هنرمندان | 0نظرات
مصطفی زمانی، از «یوسف پیامبر» تا «قصه پریا» مسیر درستی را طی کرده، او بعد از محبوبیتی که به واسطه نقش «یوسف» به دست آورد کاملا هوشمندانه عمل کرد و بر خلاف هم سلف هایش به هر پیشنهادی پاسخ نداد و خیلی آگاهانه فیلم هایش را انتخاب کرد تا در مسیری که در پیش رو دارد راه را به خطا نرود. انتخاب اول او حضور در فیلمی به تهیه کنندگی علی معلم بود که بی شک برایش به اندازه کافی برد تبلیغاتی داشت، نقش یک ترویست عراقی در فیلم «بدورد بغداد» که به زبان عربی حرف می زد نشان از جاه طلبی زمانی برای اثبات خود به عنوان یک بازیگر بود، چراکه پذیرش این نقش نیازمند ریسکی بزرگ بود که زمانی با اتکا به داشته هایش آن را قبول کرد و از پس آن نیز به خوبی برآمد. بازی در فیلم حسن فتحی و به تصویر کشیدن شمایلی از یک قهرمان تنهای امروزی تحسین منتقدان را برانگیخت و به دنبال آن در فیلم جدید فریدون جیرانی با نام «قصه پریا» در قامت جوانی معتاد ظاهر شد و حالا نیز قرار است قهرمان فیلم جدید حاتمی کیا در فیلم «بانوی شهر ما» باشد. مصطفی زمانی حالا جوان اول سینمای ایران است، جوان اولی که معتقد است که فیلم هایش در زمان اکران قربانی شرایط بد نمایش شده اند. شاید اگر فیلم های او در زمره آثار پر فروش قرار می گرفتند می توانستیم به او لقب سوپر استار جدید سینما ایران را بدهیم بحث ما با او در همین رابطه است.
*چشماندازت بعد از «آل» چه بود؟
با فیلمی شروع کردم که میدانستم پر فروش نمی شود.
*پس معتقدی که «آل» در گیشه شکست خورده و نمی خواهی از آن دفاع کنی.
ما همیشه بحث کلی مطرح میکنیم و بحث کلی باعث میشود که ما فالش بزنیم. ما میگوییم فیلم پرفروش. این فیلمها هر کدام ژانر دارند. اساسا اعتقاد دارم که فیلم ژانر وحشت، فیلم گیشه نیست اما اگر آن را مقایسه کنیم با فیلمهایی در همین ژانر، «آل» با اختلاف زیادی فروخته است. باید فیلم ها را در ژانر خودشان با هم مقایسه کنیم. مثلا فیلمهایی که آقای جیرانی میساخت الان هم میسازد. یا فیلمهایی که آقای فتحی می سازد. میتوانیم با هم مقایسهشان کنیم. این ها فیلمهای آبرومندی هستند برای بدنه سینما. اما مثلا فیلم «شیروعسل» آرش معیریان را نمیشود مقایسه کرد با «کیفر». این مقایسه غلط است.«شیروعسل» را باید مقایسه کنی با«شارلاتان». باید مقایسه کنی با «شاخه گلی برای عروس». فیلمهایی که با قصه و دیالوگهای لمپنیسم جلو میرود. مثلا« قرمز» را میشود با «قصه پریا» مقایسه کرد.
*«آل» را با «پارک وی» که میتوانیم مقایسه کنیم؟
آره اما شما بیلبوردهای «پارکوی» یادتان هست؟
*میخواهی بگویی که آنجا بازیگر اسمی داشت ولی «آل» اینطوری نبود!
نه منظور من از تبلیغات زیادی بود که برای آن فیلم انجام شد، به شکلی که هر کدام از بازیگرهایک بیل بورد جدا داشتند، اتفاقی که در فیلم «دوئل» هم افتاد.
*اما در عوض مصطفی زمانی را داشت که همه می خواستند تصور جدیدش را بعد از «یوسف پیامبر» ببینند؟
آره من را داشت اما تعارف که ندارم؛ مصطفی زمانی را خیلی تلخ داشت.
*اما مصطفی زمانی متفاوت را داشت.
خیلی از دوستان من شاید خوششان آمده باشد از این فیلم ولی دوست نداشتند که من اینقدر تلخ ظاهر شوم. بازی در سینما نیاز به یک شیرینی دارد. تفاوت آلپاچینو با بقیه در همین قضیه است. وقتی که نقش دزد را هم بازی میکند دوست داری برنده شود. همیشه دلت میخواهد سر پلیسها را کلاه بگذارد. ولی بقیه اگر نقش دزد را بازی کنند دوست داریم پلیس پدرشان را دربیاورند. اما پاچینو نقش دزد را هم شیرین بازی میکند. در «صورتزخمی» هر کار خلافی که تو بگویی انجام می دهد اما بازهم مخاطب دوستش دارد. متوجه منظورم میشوی؟
*دقیقا.
اما تو نگاه کن «سینا» در «آل» خیلی تلخ است. من خودم این تلخی را دوست داشتم به خاطراینکه کاملا از نقش«یوسف» آشنایی زدایی می کرد.البته قبول این نقش ریسک بود اما من به چیزی که در فیلم «آل» میخواستم رسیدم.
*آن چیزی که می خواستی به آن برسی چه بود همان آشنایی زدایی از شخصیت «یوسف».
یکی از اهدافم همین بود. اما شما آدم های باهوشی هستید و در همان شماره بعد از جشنواره تان تقریبا به اهداف من اشاره کرده بودید(می خندد). همانطوریکه خودتان نوشتید علی معلم بمب تبلیغی راه میاندازد. از آغاز پیش تولید تا اکران شما هفته ای نیست که یک خبر از «آل» در مطبوعات نبینید. فیلم های او فاکتور تبلیغات را همیشه با خودشان دارند.
*البته یکی از آفت های «آل» همین هوچی گری ها بود قبول نداری؟
من اسمش را هوچی گری نمی گذارم ، اما من هم معتقدم یکی از بزرگترین ضربههایی که «آل» خورد، به دلیل تبلیغات بیش از حد و حواشی آن بود. اگر اینقدر این فیلم بزرگ نمیشد، دلسوزانه به فیلم نگاه میشد اما هر کس رفت دنبال ایراد میگشت، چون تعریفها را از بیرون شنیده بود. «آل» فیلمی بود که اول تعریفهایش از بیرون رسید. حکایت علی معلم حکایت همان ضرب المثل معروف «خیاط در کوزه افتاد» است. قبل از فیلم تبلیغات خوب بود اما در عرض یک هفته به تهیه کننده اعلام می کنند که فیلم باید به جای فیلم دیگری اکران شود خب این واقعا خندهدار است. تو اینهمه زحمت کشیدی اما یکد فعه می بینی همه چیز نقش بر آب می شود. واقعا تنها امیدمان فقط به مردم بود. اینکه بیایند ببینند و به یکدیگر دیدنش را توصیه کنند.
*اتفاقی که برای طلا و مس افتاد.
آره، اما سرگروه «آل»، «آفریقا» بود؛ آلان هم سرگروه «کیفر»،« عصر جدید» است. تمام فروشهای بالای فیلم «آل» برای سینماهای بالای شهر ست. تمام آمارهای فروش را نگاه کنید بلااستثنا در روزهای پنجشنبه و جمعه در سینما آزادی با کمبود بلیت مواجه شدیم. بالاخره ما حواسمان به سینماها بود. بیشترین فروش متعلق به آزادی بود. اگر سرگروهمان «آزادی» بود، محال بود که کف فروشمان بیفتد، اما سینما آفریقایی که پارکینگ ندارد وهزارتا مشکل دارد، خودت را بکشی نمیتوانی کف فروشش را نگه داری. دقت کنید فیلمهایی که سرگروهشان اینهاست خیلی زود میافتند. اگر «کیفر» در همین جام جهانی سرگروهش «آزادی» بود، هشت هفته را تضمین میدادم که برود؛ در همین جام جهانی.
*اگر یادت باشد سال گذشته که با هم صحبت میکردیم گفتی فیلم خوب میفروشد و کاری به شرایط ندارد، مثل«درباره الی..» که اتفقا در بحبوبه انتخابات و حوادث بعد از آن اکران شد و فروش میلیاردی هم کرد.
آره هنوز هم میگویم. اما آیا المانهای «درباره الی» با «کیفر» برابر است؟ آنجا گلشیفته فراهانی بود و هزار تا حواشی.حالا در کنار این باید بگویم که«درباره الی» یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است.« درباره الی» در تاریخ سینمای ایران اتفاق است. اتفاق است که همه منتقدین به این فیلم رای میدهند. حتی یک رای هم به فیلم دیگری نمیدهند. من با تو موافقم ولی آن فیلم اتفاق بود. همان فیلم اگر امسال در همین شرایط جام جهانی بود دو میلیارد میفروخت چون شرایط پارسال خیلی بدتر بود. ما اینجا داریم درباره «آل» صحبت میکنیم که از آن توقع سینما داریم، از آن توقع اتفاق نداریم. تعارف که نداریم با هم.
*این ها به نظر من توجیه است.
نه قبول ندارم. فروش تمام فیلمهای یک ماه گذشته را مرور کن، همه زمین خورند. مگر تبلیغات نداشتند؟ مگر سوپراستار نداشتند؟ من احساس میکنم مردم از سینما زده شده اند. شرایط به آن ها سخت گرفته شده. قیمت بلیتها واقعا بالاست. واقعا نمیفهمم که یک خانواده چهار نفری چهطوری باید سینما بروند؟ مگر قشری که سینما میروند چه کسانی هستند؟ کسی میرود سینما که تفریحش سینماست. گیشه را کسانی تشکیل میدهند که سینما را به عنوان تفریح نگاه میکنند نه به عنوان صنعت. مگر چند نفر میروند که فیلمها را رصد کنند؟ میخواهم بگویم که گیشه را کسانی تشکیل میدهند که تفریحشان سینماست. یعنی منتظر هستند پنجشنبه و جمعه بشود و دست زن و بچه را بگیرند و بروند سینما. کجا بروند؟ تعارف که با هم نداریم. جای دیگر به من معرفی کن. پارک، شهربازی و سینما و… همین! این قشرسینما رو، قشرمتوسط است. قشر متوسط با دو تا بچه باید ۱۶ هزار تومان پول بلیت سینما بدهد. کمی هم اگر اضافه خرج کند ۲۵ هزار تومان برایش آب میخورد. ته حقوقش مگر چقدر میماند؟ اساسا به این چیزها دقت نمیشود…
*چون این ها در تاریخ ثبت نمی شود.
دقیقا دردمن همین است. تاریخ این چیزها را ثبت نمیکند. تاریخ می گوید اخراجی ها فروخت ، اما نمی گوید به چه دلیل. تاریخ نایبقهرمان جام جهانی را ثبت نمیکند. تاریخ نمیگوید مارادونا با دست گل زد. تاریخ میگوید آرژانتین قهرمان شد.
*بله اصولا میگویند تاریخ چیزی از بازندهها نمینویسد.
آره. واقعیت این است. مسائلی است که باید بررسی کنیم تا در آینده نگوییم تاریخ… سال آینده اگر به من بگویی «کیفر» کم فروخت، من صغری کبری هم بچینم دیگر فایدهای ندارد. بگویم جامجهانی بود. همه دنیا زمانی که جام جهانی است، تعطیل میشود. شبکههای سیاسی هم بخش جامجهانی گذاشتهاند. باور کن آلان هم من و تو هم به فکر این هستیم که بازی آرژانتین/ نیجریه چند چند است. ما سینمایی هستیم، اما حواسمان پرت جامجهانی نیست. همه اینها تحتالشعاع قرار میدهد اما کسی پس فردا نمیگوید که «کیفر» در جامجهانی اکران شد. یادتان هست در مصاحبه قبلی به شما گفتم که ما در شرایطی زندگی میکنیم که خیلی چیزها دست من و تو نیست. غیرقابل پیشبینی است. اگر آن شرایط و افکار تو مساعد باشد. تو میتوانی به آن چیزی که میخواهی برسی. همین که تیزر بهاش بدهیم یا ندهیم. همین که موقع اکران چهار تا سکانساش هم در بیاید… این شرایط که دیگر دست من نیست. من چهار تا فیلم کار کردم، دو تا فیلم من در یک فصل اکران شده، آن هم با بدترین وضعیت اکران! دو تا فیلم من جایگزین «صد سال به این سالها» و «دختر آدم، پسر حوا» شده. این شرایط طبیعی نیست. شرایط طبیعی یعنی اینکه از قبل بدانی در فلان تاریخ قرار است فیلم تو اکران شود. پس میتوانی بیلبوردها را اجاره کنی. بیلبوردها را یک ماهه اجاره میدهند. نمیتوانی همین طوری بیلبورد بگیری. کافی است که دو هفته هم فیلمت نفروشد. دیگر نمیفروشد. قواعد را میبینی. این قواعد دست من نوعی نیست. من دیگر درباره «آل» بحثی ندارم. آل تمام شد و بخثش هم جداست. «کیفر» را عوام نگاه کردند و خوششان آمده، پایین شهر و بالا شهر. منتقدان هم رای دادند به عنوان پرفروشهای سال. یعنی عوام و خواص از این فیلم رضایت داشتند. پس ما دیگر چی کار باید بکنیم؟ اگر نفروشد واقعا جای بررسی دارد. زحمت ۸ ماهه من در«آل» و«کیفر» فقط به خاطر شرایط اکران دارد لطمه میخورد. پارسال من میگفتم که یکسری شرایط دست من نیست. «کیفر» هم زمان با جامجهانی اکران میشود و آل هم با آن شرایط. انگار که مسوولان فیفا از قبلاز سانس های سینماهای ما با خبر بودند. تو رو خدا نگاه کن همه بازی ها افتاده تو بهترین سانس های ما ساع ۱۶،۱۸ و ۲۳٫
* به فروش کیفر در این شرایط امید نداری؟
«کیفر» هر ابزاری برای ارتباط با مخاطب دارد. همه چیز را برای مخاطب فراهم میکند. ندیدم کسی ناراحت باشد از کیفر. آدمهای اطراف من خیلی رک با من حرف میزنند. اما شرایط بیرونی هم باید بگذرد؛ طرح امنیت اجتماعی، جامجهانی، حواشی سالگرد انتخابات، امتحانات دانشگاه ها، کنکور بیتاثیر نیست. کیفر هم المانهای فروش را دارد و در شرایط عادی خیلی خوب میفروشد. اما الان شرایط عادی نیست. هر چهار سال یکبار جامجهانی برگزار میشود؛ یعنی هر ۴۸ ماه یکبار. ۴۷ ماه بهمان نخورد ولی همین یک ماه جامجهانی با فیلم تداخل کرد. از همین الان میگویم که قصه پریا ارتباط با مخاطبش به طاق میچشسبد. فروشش هم به طاق است. همه المانها را دارد. مرتضی شایسته پخش دارد. جیرانی، مهناز افشار، باران کوثری با داستان بسیار محکم. حالا آن زمان جنگ جهانی سوم میشود دیگر ربطی به من ندارد. اما تاریخ ثبت میکند که قصه پریا نفروخت. نمیگویند چه اتفاقی افتاده!
*یعنی تو میگویی ظهور سوپراستار در شرایط فعلی سینما منوط به یک سری شرایط است؟
آره. محال ممکن است.
*یعنی الان دیگر یک سوپراستار نمیتواند شرایط را عوض کند. همان طور که دموکراسی نفروخت.
مگر رضا (گلزار) سوپراستار نیست؟
*چرا.
در این موضوع شک دارید؟
*نه. اصلا
خدا را شکر. پس چرا «دموکراسی…» نفروخت؟ آن سوپراستار را هم باید سرجایش بگذاری. باید علل را بررسی کنیم دیگر. این بازیگر که بفروش بود چرا دیگر نمیفروشد؟ درباره بحث سوپراستار هم باید بگویم که هیچ بازیگری، دوست ندارد کسی را با المانهای قبل ببیند. اگر قرار باشد من سوپراستار باشم، هیچ وقت نمی گذارم بگویند مثل فلانی شدی. محال ممکن است که چنین چیزی باشد. من این قدر خودم را گول نمیزنم. از یک جنسی میشوم که مختص خودم است و از جنس دیگران نخواهم شد. محال است من جا پای کسی بگذارم و جلو بروم. مثلا اگر آبمیوهای را برای بار اول خوردی و لذت بردی، بار دوم به اندازه بار اول لذت نمیبری! لذت بار اول هر چیزی فرق میکند. دیگر المانهای سوپراستار به معنای بازیگرهایی که هستند، لذتی برای تماشاگرها ندارد. تو باید چیز دیگری از خودت نشان بدهی. نمیگویم بالاتر؛ چیز دیگری. کیفیت دیگری از خودت نشان بدهی. فکر کنید اگر ما یک رضا گلزار یا بهرام رادان دیگر خلق کنیم؛ جذابیت دیگری برای تماشاگر نخواهد داشت.
*چه راهی انتخاب کردی؟ فکر میکنی تماشاگر امروز چه چیزی میخواهد؟
پارسال هم من گفتم که امسال سال منتقدان من است. خوشحالم که به چیزهایی که میگویم میرسم. امسال سال خواص است. تنها چیزی که من را کمی راحت کرد، بچههایی که سینما را میفهمند زحمات من را دیدند. ولی اینکه قوت قلب میشوند تو احساس میکنی که میتوانی راهت را دوباره انتخاب کنی. من راهی که انتخاب کردم بیشتر این است که فیلم من بیرون بیاید و با استقبال عمومی مواجه شود و چیزهایی که خودم میخواهم را انتخاب کنم. میخواهم به جایی برسم که فقط سالی یک یا دو فیلم کار کنم و لذت ببرم. هیچوقت به فکر این نباشم که آیا روی پرده هستم یا نه؟ چون اعتقاد به این دارم هنری که قرار است من نمایش دهم، خم رنگ رزی نیست. که تند تند سعی کنم روی پرده باشم. من الان استرس دارم. چهار تا فیلم بازی کردم، پنجمی چه چیز جدیدی باشد من این قدر پیشرفت ندارم که هر نقشی را بتوانم در بیاورم. چون با خودم نمیتوانم کنار بیایم دچار مشکلام. خیلی پیشنهاد داشتم اما…
*پیشنهاد کمدی هم داشتی؟
آره. من خیلی پیشنهاد کمدی داشتم. همین امروز یکی به من پیشنهاد شد که باید بروم صحبت کنم.
*مشکل چه چیزی است؟
مشکلی نیست. تمام سعی من این است که ده سال دیگر بتوانم فیلمهای روز اولم را هم ببینم و به تو هم بدهم تا ببینی. بعد بگویی فیلم خیلی خوبی بود ولی تو افتضاح بودی. اشکالی ندارد. میخواهم جرات داشته باشم که آن فیلم را به تو بدهم و خجالت نکشم و تو هم همین طور. این چیزی است که من دوست دارم اتفاق بیفتد برای من. من میخواهم فیلم بازی کنم نه اینکه صرفا باشم.
*این طور به نظر میرسد که راه بهرام رادان را داری میروی. یعنی برای همه چیز برنامه داری. حالا اینکه این کارجواب میدهد یا نه. یا اینکه میگویی امسال سال منتقدان است مشخص است که چشمانداز داری.
آره اما باید شرایط هم اجازه دهد. دیروز داشتم با یکی از دوستان که خیلی خوب سینما را میشناسد بحث میکردیم. میگفت چرا اینقدر نگرانی؟ گفتم نگرانی من از این بابت است که تعریفهای اصیلام در حال خراب شدن است. من سینما را اینطوری میشناختم که فیلمهایی ساخته میشود برای چرخیدن این صنعت و فیلمهایی برای خود سینما. اما الان میبینیم فیلمهایی که برای سینما ساخته میشود هر روز دارد کم میشود. تعریفها دارند هویتشان را از دست میدهند. مثلا من الان خیلی خوشحالم که آقای کیمیایی فیلم جدیدش را شروع کرده . ذوق میکنم اگر آقای مهرجویی فیلم بسازد. خوشحالم که اصغر فرهادی دارد فیلم میسازد. وقتی این اسمها را میبینم ذوق میکنم. ای کاش این عزیزان میتوانستند سالی دو تا فیلم بسازند. بودجه را برایشان فراهم کنند و بگویند تو را به خدا فیلم بسازید! همین که فیلم بسازید. آنقدر افراد با دانشی هستند که توانایی این را دارند که سالی دو تا فیلم روی پرده داشته باشند. حداقل از ما بازیگرها با دانشترند که سالی سه تا فیلم روی پرده میتوانیم داشته باشیم.
*شرایط مهیا نیست.
آره. بیایم بحث کنیم چرا «دموکراسی…» نفروخته. من این فیلم را ندیدهام. به نظر یکی تایمهای اکران است. دو ما به فیلمنامهها برمیگردد من همیشه از فیلمنامهنویسها دفاع کردم. ما فیلمنامههای بسیار بدی داریم اما فیلمنامهنویسهای بسیار خوبی داریم.
*یعنی چی؟
شما میدانید که ما در فیلمنامههایمان شغل نداریم. همینکه میخواهند بنویسند یک جای آن بند است. مگر همه آدمهایی که دزدی میکنند، جنایت میکنند، عشق میورزند، خیانت میکنند و… بیکارند. ما فقط زورمان میرسد به قشر کارگر و بیکار. تنها جایی هم که خیلی راحت میتوانیم سراغشان برویم روحانی ها هستند. با اینکه مشکل دارد ولی ما فیلم میسازیم. الان ما سراغ بچهةای جنگ رفتیم ولی نمیتوانیم فیلمی بسازیم از جامعه مهندسین. خط قرمزهای جالبی را رد کردهایم.
* برگردیم به کارهای خودت. بعد از آل دنبال چه اتفاقی بودی؟
بعد از آن من چون با بچههای «بدرود بغداد» دوست بودم، آن فیلم را انتخاب کردم.
* فیلم گیشه هم نیست؟
نه، فیلمی بود که به من اجازه بازی میداد. بازیای که من مصطفی زمانی دلم میخواست.
* احساس میکنم آن جاهطلبیات در بازیگری باعث شد تا بعد از «آل»،«به دورود بغداد» را انتخاب کنی؟
دقیقا، اما یک چیز بگویم که «من بدرود بغداد» را تا الان ندیدهام. به بچهها احترام میگذارم. اما آن فیلم فراتر از جاهطلبی بود. چیزی که من در موردش فکر میکنم نسبت به چیزی که هست حتی ۱۰ درصد جاهطلبی من را هم جواب نداد. کاری به فیلم ندارم. خیلیها دوست دارند و خیلیها نه.
* در بدرود بغداد دنبال چی بودی؟
دنبال همان جاه طلبی در بازیگری بودم. اما ایدهآل من نیست. مثلا در یک سکانس دو سه تا مونولوگ من درآمده. یا جای دیگر که ۲۷ خط مونولوگ بود و ۱۱-۱۲ حس مختلف داشت. چون زبان عربی بود خیلی زحمت کشیده بودم اما خیلی راحت درآمده بود. انگار کسی درک ندارد. فکر میکند اگر آن دیالوگ دربیاید مشکل ایجاد نمیشو. بابا به خدا اشکال ایجاد میشود. روند حسی درنمیآید. چیزی که من تحویل دادم و چیزی که دیدید خیلی با هم فرق دارد.من چون پتانسیل خودم را در آن صحنه میدانم، می گویم دوستش ندارم. در جایی که من ۱۴ دقیقه پشت سر هم بدون تپق بازی کردم، خیلی راحت درآمده.
* ولی تو جوابت را از این فیلم گرفتی؟
آنطوریکه می خواستم برای من ارضاء کننده نیست.
* حالا زمانی که آل با آن شرایط اکران شد، چقدر فکر میکردی که مصطفی زمانی بتواند به فروش فیلم کمک کند؟ میشود تفکیک کرد؟
اگر تعارف نکنیم اسامی تاثیرگذار هستند. آره. دروغ چرا بگویم.
* میخواهم با قاطعیت بگویی. تاثیرگذار بودم یا نبودم یا نمیتوانم نظر بدهم.
من به اندازه خودم تاثیرگذار بودم. من در فروش فیلم یک سهم بیشتر ندارم. اما همه در فروختن یا نفروختن فیلم سهم دارم. اینکه سهم من در طول سالیان بازیگری من چقدر میشود، مهم است. در آل خود علی معلم هم سهم دارد. بهرام بهرامیان هم سهم داشته. اما اندازهاش را با قاطعیت نمیتوانم بگویم .
*در بین صحبتهایت نکتهای را گفتی که به خودت برمیگردانم. گفتی که یکسال بعد دیگر نمیشود سر شرایط اکران صحبت کرد. فقط یک رقم در تاریخ مانده. بعدها نمیترسی که بگویند فیلمهای مصطفی زمانی نفروخته؟
آره. ولی بیدلیل هم تا ۴ فیلم پشت سر هم کار نکردم. «کیفر» برای آن بود که این حرف پیش نیاید. محال ممکن بود که این فیلم در شرایط معمول اکران بشود و نفروشد.
* الان که شرایط اینطور شده حرص نمیخوری؟
چیزی در زندگی من را خیلی اذیت نمیکند. اگر احساس میکنم که سینما دارد من را اذیت میکند خیلی راحت میگذارمش کنار. خیلی راحت.
* مطمئنم این کار را نمیکنی. چون تو آدم جاهطلبی هستی.
آره، اما آ ن چیزی که تو گفتی … آره مگر می شود نترسم.همین الان کسانی هستند که حسادتشان بیشتر از معرفتشان است یا بهتر بگویم دیگرشناسیشان بیشتر از خودشناسیشان است… همه آدمها وقتی احساس میکنند دیگران را بیشتر از خودشان میشناسند فالش میزنند. اگر خودت را بیشتر بشناسی، از زمین خوردن دیگران خوشحال نمیشوی. حتی دنبال این میروی که کمکش کنی. یادم هست هفته اول اکران «آل» بود. دوستی که به من پیشنهاد داده بود و قبول نکرده بودم، برگشت به یکی دیگر گفت، دیدی این مصطفی زمانی هم نمیفروشد. من به دید فروش به سینما نیامدهام. من به این دید آمدهام که فیلم خوب بازی کنم و ریز دیده شود.
* یوسف کاری بود که خیلی خوب دیده شد. به نظر میرسد دیگر ارضا شدی که دنبال نگاه و نظر عوام نیستی و دنبال نظر منتقدان میگردی؟
سینما مال مردم است. نه مال منتقد است و نه مال بازیگر و تهیهکننده و … مطلق مال مردم عوام است. همهجور نقدی باید نوشته شود تا این سینما بهتر شود تا مردم لذت ببرند. ما عضوی از این بدنه سینما هستیم.بعضی وقتها یادمان میرود که مردم باید از این فیلمها لذت ببرند. اینها را جدا نکنید. مشکل ما از جایی شروع میشود که خیال میکنیم جداییم و دستهبندی میکنیم. من هیچ کدام از خبرنگارها را جدا از سینما نمیدانم. تنها اختلافی که بین ما هست سطح شهرتی و مالی قضیه است. من احساس میکنم همه ما یک تیم هستیم در قالب یک سینما. همانطور که ورزشینویس جزئی از فوتبال این مملکت است. برای اینکه جام جهانی نرفتیم گریه میکند. ناراحتی من هم از این جنس است. فیلمی که همه ما برایش زحمت کشیدیم در معرض دیده نشدن مردم قرار گرفته.
*یعنی خیلی راحت به تلویزیون برمیگردی.
تلویزیون ویترین سرگرمی است. خیلی رک بگویم که من در ژانر سرگرمی رفتم بالا. حالا عرضه خودم است که با هنر بازیگریام ادامه مسیر بدهم. اگر از پس آن برنیامدم مسؤولیتاش به عهده خود من است. تو مطمئن باش که اگر من دوباره بخواهم در تلویزیون کار بکنم زمانی است که میخواهم بمبعوامانه راه بیندازم که دوباره به یک جاهطلبی دیگرم فکر کنم. به خاطر کسی من کاری نمیکنم. به خاطر هدفم مجبورم که بمب دیگری راه بیندازم.
*قرارداد کار جدید حاتمیکیا قطعی شده؟
آره. من بدون اینکه فیلمنامه را بخوانم قرارداد بستم. گفتم نهایت میروم و میبازم. اما به حاتمیکیا باختم. الان فیلمنامه در مرحله بازنویسی است.
*به حاتمیکیا هم گفتی که هدفت این است که الان فقط نقش یک بازی کنی؟
نه. جلوی آدمهای بزرگ رندی نمیکنم. حاتمیکیا بیخود بزرگ نشده.
*حسن فتحی با این همه سختگیری که دارد، چرا وقتی فقط یوسف را از مصطفی زمانی دیده، به این کار دعوتش کرد؟
حسن فتحی روانشناس خیلی خوبی است. بیخ و بن نقش را برای یک پلان درمیآورد. حسن فتحی من را دید. یک ساعتی با هم حرف زدیم. تا حالا همدیگر را هم ندیده بودیم. فیلمنامه را به من داد و گفت صبح به من جواب بده.
*با توجه به «یوسف» تو را انتخاب کرده بود؟
نه. دستیار حسن فتحی، یک هفته دستیار نادری در «به دورود بغداد» بود. اما پیشتولید طول کشید، عذرخواهی کرد و رفت. سر کیفر. آنجا به حسن فتحی گفته بود تو مصطفی را دیدهای؟ گفته بود نه. رفتیم با هم صحبت کردیم و فیلمنامه را داد به من. من احساس میکنم روانشناسی خودش بود که متوجه شد من به درد این نقش میخورم. من سعی میکردم در رفتارم باز عمل کنم که نه او اشتباه کند و نه من. در جلسه اول با حاتمیکیا هم همینطور بود. او هم فقط «یوسف» و «آل» را دیده بود. گفت که از بازیات در «آل» خوشم نیامده و حسهایت در یوسف را دوست داشتم.
* چه اتفاقی افتاد که این نقش را قبول کردی؟
بیشترین چیزی که باعث شد تا من نقش سیامک را در کیفر قبول کنم بدون تعارف بگویم حضورخود حسن فتحی بود. یعنی اگر یک فیلمنامه دیگر هم میداد من قبول میکردم.
*حتی اگر حس جاه طلبیت را ارضاء نمی کرد؟
من در «کیفر» خیلی جاهطلب بودم. اما رک بگویم که تمام جاهطلبیام را گذاشتم در خانهام و هر چیزی که کارگردان گفت را من اجرا کردم. من مجری خوبی بودم در این نقش.
*چون به خاطر حسن فتحی آمده بودی.
برای بعضی از سکانسها خیلی جاهطلب بودم اما چون فتحی شناختی از من نداشت به من میگفت که چه کار کنم. البته من هم الان که میبینم خیلی راضیام و میبینم چقدر درست گفته.
*شاید اگر خودت را دست کارگردان نمیسپردی در مقابل آن همه بازیگر اسمی خورده میشدی… .
خیلی جاها شیطنتبازی است. اما بازیگرهای «کیفر» همه بازی خودشان را کردند. در «کیفر» قهرمانی میبینم که اکت و ریاکت دارد. خیلی از جاها هست که بقیه بازی میکنند و من فقط ریاکت دارم. خیلی سخت است برای قهرمان. خیلی باید مواظبت میکردیم چون قهرمان بییال و کوپالی میشد. دیالوگهای دهانپرکنی ندارد… .
*قهرمانی است که کار خارقالعادهای انجام نمیدهد.
آن زمان هم که صحبت میکردیم به آقای فتحی گفتم که این قهرمان فیلمت هست اما قهرمان فیلمنامهات نیست. یک سکانس ندار که دیالوگ قشنگی داشته باشم. این شخصیت هیچ موقع درد و دل نمیکند. داستانی است که میخواستیم رئال باشد. همه این کارهایی باشد که خودمان میکنیم. سخت بود؛ قهرمان باشی و مثل آدمهای عادی رفتار کنی. قهرمان باشی و در مردم باشی. این سختی نقش را هر روز آقای فتحی تاکید میکرد.
*نقش یکی که سوپراستار نیست.
آره. تو در طول فیلم قهرمان نیستی، از تو کارهای قهرمانانه نیمخواهند ولی وقتی فیلم تمام میشود تو قهرمان فیلم هستی. خیلی سخت بود و من رک بگویم که فکر میکردم نمیشود. به خاطر همین خودم را سپردم به دست سواد و تجربه حسن فتحی.
*سختگیریهای حسن فتحی اذیتات نکرد؟
نه. شاید برایم خیلی جالب بود. من شنیده بودم که سختگیر است ولی دیدم که درنهایت همه چیز به نفع بازیگرهایش تمام میشود. حسن فتحی سختگیری نمیکند، بقیه آسان میگیرند. تو یک لحظه نمیتوانی از نقشت دور شوی. نمیپذیرد که بازیگرها دیالوگ هایش را فراموش کند. وقتی آفیش هستی باید تمرین کنی. همه هم این موضوع را میدانند. تو خودت باید کلی تمرین کنی. بعد نوبت تمرین با خودش میرسد. شاید راضی شود که بگیرد. سختگیریاش… چون میدانی نتیجه میدهد اذیتات نمیکند.
*من باهوشم یا فیلمنامه ساده است که دقیقه ۳۰ متوجه همه چیز میشویم؟
تو باهوشی ولی ما باهوشتریم. همه ما هوشمان نسبت به مخاطب بیشتر بود. ما فیلمنامه را دورخوانی کردیم گفتیم که مخاطب میفهمد. به همین خاطر قصه گفتیم. تو که باهوشی میفهمی ولی باز ادامه میدهی چون داریم قصه تعریف میکنیم. ما این موضوع را میدانستیم. داستانی که معماگونه است تو هیچ وقت دنبال قاتل از بیرون نمیگردی. کیفر قصه است بنابراین آن را معمایی نکردیم که اگر کسی دقیقه ۳۰ یا ۵۰ هم فهمید مزهاش از بین نرود. اگر معمایی بود هر زمان که میفهمید دیگر ادامه نمیداد. فتحی بیشتر روی قصه متمرکز بود که در عین حال معمایی هم دارد.
مطالب مشابه مورد علاقه شما درباره گفتگو با هنرمندان
این مطلب در ساعت۲:۱۲ بعدازظهر
و در دسته
گفتگو با هنرمندان
ارسال شده است.شما می توانید تمام نظرات این پست را از طریق خروجی
RSS 2.0.
آن دنبال کنید.
شما می توانید برای این نوشته نظری ارسال کنید,
یا در سایت خود به آن لینک بدهید .
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
مطالب قبلي
-
»
2010
(8409)
-
»
ژوئیهٔ
(1068)
- فال فردا 10 مرداد 89
- هنرنمایی یک گربه عکاس با ۱۰ هزار طرفدار در ف.یس. ب...
- اعلام نتایج اولیه کنکور سراسری ۸۹ از فردا ۱۰ مرداد
- برنامه مسابقات لیگ برتر فوتبال در ماه رمضان
- پر فروشترین موبایل های هوشمند در بازار جهانی
- اجرای حبیب در جشنواره شهرداری تهران
- آغاز هفته دوم لیگ برتر با برگزاری ۳ دیدار
- زمین لرزه ای شدید کرمان را لرزاند
- برنامه های ویژه فردوسی پور برای انتقاد از تیم مل...
- اس ام اس ها ويژه ماه مبارك رمضان (سری اول)
- قاب آفتاب و بزرگ موندنی از حامی
- یوزرنیم و پسوورد نود 9مرداد 89
- تصویری جدید و بسیار زیبای امیر علی زمانیان به نام ...
- نرخ امروز طلا سکه ارز در بازار ایران9 مرداد 89
- مجموعه تم جدید نوکیا سری 60 ورژن 5 N97 5800 5320
- شهاب حسینی در فیلم جدید نیکی کریمی
- اسامی جان باختگان و مجروحان سانحه رانندگی زائران ا...
- تاثیر خوردن خرما بر خواب راحت
- آهنگ جدید و بسیار زیبای متین 2. حنجره با و مصی به...
- آلبوم جدید و بسیار زیبای آبتین به نام محافظ
- آلبوم جدید و فوق العاده زیبای هامون و رامتین به نا...
- فال امروز 9 مرداد 89
- آهنگ جدید و بسیار زیبای مهرشاد و هادی آرمین با نام...
- فیلم کمدی جدید با بازی ترانه علیدوستی، رضا عطاران،...
- تصویری جدید و زیبای هومن سزاوار به نام دلشوره با س...
- برنامه و ساعت برگزاری هفته پنجم تا نهم لیگ برتر
- آهنگ جدید و بسیار زیبای علیرضا روزگار به نام عادت
- آهنگ جدید و شاد جاوید و آقاسی به نام بزن و بكوب
- آهنگ جدید و بسیار زیبای مصطفی یگانه به نام به دلت ...
- آهنگ جدید و زیبای سعید نادری و سعید پانتربه نام مگ...
- جزییات استخدام دیوان محاسبات کشور در سراسر کشور (8...
- نیما شاهرخ شاهی در سریال ملکوت
- عکسهای سریال «از پذیرفتن خانواده معذوریم» ویژه سری...
- ژورنال مبلمان 2010
- سریال خانه بی پرنده (با حضور سامیه لک و روناک یونسی )
- دانلود مجانی 118 بازی کامل با لینک مستقیم
- گزارش تصویری از کنسرت سیمرغ
- جزییات استخدام در مرکز ملی جهانی شدن 8 مرداد 89
- جدیدترین آگهی استخدام بانک اقتصاد نوین (8 مرداد 89)
- آموزش تصویری تزئین طالبی فوق العاده زیبا
- دانلود رایگان بازی2010 استار کرافت 2 Starcraft II
- یوزرنیم و پسوورد نود 8مرداد 89
- آموزش گریم داماد
- چهار اصل چهره آرایی
- دسترسی سریع به یاهو مسنجر با استفاده از کلید ترکیب...
- دانلود مصاحبه صوتی جدید از محسن یگانه
- حامد کمیلی و الهام حمیدی در فیلم جدید ایرج قادری
- فال فردا 8 مرداد 89
- جدول قیمت لپ تاپ 7 مرداد 89
- مشکل ثبت نام آزمون تافل در ایران رفع شد
- آهنگ بسیار زیبا و جدید ساسی. م به همراه امیر و رض...
- دمو جدید و فوق العاده زیبا امیر .ت.تلو و رضا.یا با...
- آهنگ جدید و بسیار زیبای فریدون آسرایی به نام بی تو...
- آهنگ جدید و زیبای فرزاد اسدیان به نام ساده دل
- آلبوم جدید وزیبا نوید تک فاز و فریدون اسرایی به ن...
- آلبوم زیبای گروه رستاك به نام رنگ واره های كهن
- دانلود جدیدترین کنسرت بنیامین بهادری در تهران
- آهنگ جدید و زیبای رامین رعیت به نام كجا دستامو ول ...
- دانلود تم جدید و زیبا برای ویندوز 7 ترکیب سه رنگ ز...
- دانلود کاملترین مجموعه ویدئو آموزشی تعمیرات لپ تا...
- دانلود رایگان فرهنگ لغت قدرتمند لینگوس به همراه دی...
- شرایط استخدام در دستگاههای دولتی 7 مرداد 89
- کنکور کاردانی پیوسته دانشگاه آزاد فردا برگزار می شود
- مهمترین عناوین روزنامه های صبح امروز کشور7 مرداد 1389
- تازه ترین خبرها از حواشی فوتبال ایران 7 مرداد 89
- چگونه نقاشی کودکان را تفسیر کنیم؟
- گزارش تصویری از سریال ویژه ماه رمضان به نام از پذی...
- کوچه از رضا صادقی
- مسیج های فوق العاده سرکاری مرداد 89(سری چهارم)
- دانلود رایگان بازی جدید کشتی کج WWE Smackdown vs. ...
- تصویری جدید و فوق العاده زیبا ی شروین به نام ایران
- آخرین اخبار از امتيازات كارمنداني كه از تهران بروند
- افسردگی در نوجوانان (علل و راهکار)
- زمان شروع دوباره برنامه نود ۹۰
- دانلود نرم فزار جدید تایپ آسان Breevy 3.03
- داستان کوتاه ابتکار در حل مشکل
- دانلود رایگان مجموعه ای از ۲۰ بازی زیبای فلش
- داستان کوتاه و پند آموز جرات تلاش كردن
- سوتی های سریال فاصله ها
- یوزرنیم و پسوورد نود 7مرداد 89
- نرخ امروز طلا سکه ارز در بازار ایران7 مرداد 89
- دانلود رایگان بهترین نرم افزار زمانبندی کارها
- همه چیز درباره فرم اطلاعات اقتصادی خانوار
- مجموعه آهنگ های شاد تیر و مرداد 89
- آهنگ جدید و زیبای علی شکریان به نام دلم هواتو کرده
- فال امروز 7 مرداد 89
- گفتگو با با نیما شاهرخ شاهی درباره حضورش در «فاصل...
- داغ : مارادونا از سرمربیگری آرژانتین کنار گذاشته شد
- ثبت نام اینترنتی دانش آموزان در سراسر کشور آغاز شد
- نرخ فروش برخی خودروهای وارداتی و مونتاژی 6 مرداد 89
- از دست ندید :جک های دست اول مخصوص افراد با جنبه م...
- جدید و فوق العاده زیبای استاد محمدرضا شجریان به نا...
- اجرای زنده و فوق العاده زیبا تکرار از سیروان خسروی
- آهنگ جدید و بسیار زیبای هومن سزاوار به نام دلشوره
- احتمال حذف حریف ایران از جام ملتهای آسیا
- فردا کنکور کاردانی بهکارشناسی ۸۹
- امشب منتظر ماه طوفانی باشید+عکس
- ۳۶۰ کارمند برای خروج از تهران، همدان را برگزیدند
- نتایج کامل گلزنان هفته اول لیگ برتر
- زمان فروش آرم ترافیک روزانه و هفتگی از طریق اینترنت
-
»
ژوئیهٔ
(1068)
0 نظرات:
ارسال یک نظر