متن کامل مصاحبه آنج لینا با مجله ونی.تی فیر شماره آگوست 2010

آنجلينا جولي در گفتگو با سردبير مجله ونتي فیر ريچ كهن در حين فيلمبرداري فيلم جديدش در ونيز ايتاليا

شايد در آينده ؟ “ما مخالف بچه دار شدن نيستيم ولي مي خواهيم مطمئن بشيم كه براي همه وقت بخصوصي داشته باشيم الان

بچه ها هستن و ميتونن با هم بازي كنن اما اونا احتياج بيشتري به صحبت كردن در نيمه هاي شب پيدا خواهند كرد مثل موقع هايي كه من با مادرم ساعت ها صحبت مي كردم .ما مي خواهيم مطمئن بشيم كه خانواده اي كه تشكيل مي دهيم انقدر بزرگ

نباشه  كه نتونيم وقت كافي براي بزرگ كردن بچه ها به خوبي داشته باشيم”

جولي گفت كه اون و برد “مخالف ازدواج نيستن” “ولي الان ما مثل يك زن و شوهر هستيم  بچه ها يك تعهد هستن مشخصا” تعهد بزرگتري نسبت به ازدواج  براي زندگي ميتونن باشن”

با وجود وفاداري اش به شغلش آنجلينا فكر نمي كنه كه بتونه بيشتر از اين كارش را ادامه بده  ”بازيگري مهمترين چيز تو زندگي من نيست و فقط به من كمك مي كنه كه  فرد بزرگي بشم كمكم مي كنه كه در مورد خودم بيشتربدونم كمكم مي كنه كه مسافرت برم …زندگي رو درك كنم…. خودم را بيان كنم و همه ي اون چيزاي قشنگ ديگر پس من خيلي خيلي سپاسگزارم…. شغل سرگرم كننده و خوبيه خيلي خوش گذروني دارد مي بينين كه امروز من سر كار وسط  ونيزم ولي فكرنمي كنم بيشتر از اين ادامه بدم “جولي گفت اين تصميم بيشتر به خاطره خانواده اش بوده “چون من خونه ي شادي دارم مثلا”ديشب كه از سر كار بر مي گشتم و ديدم همه در حال  آهنگ خوندن و رقصيدن هستن و ناگهان خودم رو در حال رقص بين يك دسته بچه كوچولو شيطون ميبينم”

جولي به طور گسترده از بچه هاش صحبت كرد و توضيح داد  ”مدوكس  واقعا بچه باهوشي است كه  ميتونم بگم هوش ذاتي خوبي دارد اون تو مدرسه عاليه در درس تارخ خيلي خوبه اون احساس مي كنه كه بايد يك نويسنده بشه و دور دنيا سفر كنه و درباره ي جاهاي مختلف و چيزاي مختلف اطلاعات جمع كنه… زاهارا صداي فوق العاده زيبايي داره و خيلي خوب صحبت مي كنه شايلو خيلي هيجاني و شيطون و بامزه است يكي از خنده دار ترين و بازيگوش ترين بچه هايي كه ميتوني تصور كني

ناكس و ويو هم بچه هاي نمونه وخوبي هستن ويو كه يك خانوم واقعي است و و ناكس هم يك رفيق كوچولو”

جولي گفت كه بچگي هاش بيشتر شبيه دخترش شايلو بوده : “شيطون و وروجك…مثل نشانه اي در اوایلي از اجرا  كه عادت داشتم لباس ها روبپوشم و به اطراف بپرم ولي از يك طرف ديگه روز هاي سخت و تاريك هم بود اتفاق خاصي يادم نمي اد

فكر مي كنم با يك واقعيت هايي در زندگي روبرو ميشي…. زياد فكر مي كني و ميبيني كه زندگي اونجور كه آرزو داشتي نيست

پس تو در تاريكي فرو ميري و وقتي كه بچه ها رو داشتم و اونا بزرگ شدن همه چيز خنده دار و روشنتر شد و به حالت اول

برگشت.

و آنجلينا درباره ي ريش عجيب برد چي فكر ميكنه؟ آنجلينا : من از همه لحاظ عاشق برد هستم

در مورد حضور برد در ونيز:

“اون وسائل گوناگون رو درست و طراحي ميكنه مثل اثاث خونه…وسائلي كه مربوط به خونه هست برد يك مرد سنتيه “

درباره ي برد و بچه ها:

“من به برد هي ميگم كه به من بدهكاره  چون اون چند ماهي تعطيل بوده  و در يكي از قشنگترين شهر هاي جهان با بچه ها تفريح ميكنه برد يك آدم هنرمنده و به نمايشگاه هاي هنر و جاهاي ديگر ميره و خيلي دوست داره در اين مكان فرهنگي بمونه”

در مورد قسمت نهايي  فیلم آقا و خانم اسمیت :

مردم اونو امتحان كردن و براشون عجيبه:آيا ما بچه دار ميشيم تو فيلم؟ ما در موردش فكر كرديم اما الان شخصي شده چون  خودمون بچه داريم و اگر روش كار كنيم از زندگي خودمون خارج ميشه كه خيلي خنده داره برامون ولي احساس عجيبي بهت دست ميده كه خيلي چيزارو تقسيم مي كني….ما از يك نفر پرسيديم كه به ( مستر اند ميسيز اسميت)   نگاه كنه ببينن كه مي تونن قسمت هاي ادامه دار رو اضافه كنه ولي هيچ چيز اصلي پيدا نكردن…..مثل اين بود كه اونا دارن ازدواج مي كنن بچه دار بشن يا   از هم جدا بشن….هرگزخوب نيست”

درباره همبازي شدن دوباره با برد

“خيلي دوست دارم.در موردش صحبت كرديم ما بايد يك راه حلي پيدا كنيم كه چه كسي مواظب بچه ها باشه. اما در اصل درباره ي اينه كه راه درست رو انتخاب كنيم مردم نمي خوان كه اينو انجام بدي.خيلي زياده روي  و خيلي شخصي ميشه من فكر نمي كنم كه مردم بخواهند كه آدم هايي كه واقعا با هم هستن سر فيلم با هم صميمي باشند.شايد ما بايد نقش آدم هاي منفي رو بازي كنيم كه سعي مي كنن همديگرو بكشند اينطوري خيلي جذاب و مهاجمي ميشه نه مثل يك زن و مرد كه با هم سروكار دارن و هميشه با هم كنار ميان”