مرد رویاها

۱۳۸۹/۰۳/۱۳ | برچسب‌ها: | 0نظرات

http://i20.tinypic.com/20kccwm.jpg

عزیزم داری به چی فکر می کنی؟
زن به خودش آمد:هیچی.همین طوری.
نه، بگو، داشتی به یه چیزی فکر می کردی!
خیلی دلت می خواد بدونی؟
مرد سر به نشانه تایید تکان داد.
زن آهی کشید:خوب،راستش،
داشتم به مرد رویاهام فکر می کردم.مردی
که می خواست منو خوشبخت کنه.ولی،
تو همه چیز رو خراب کردی.
تمام رویاهای منو به هم زدی.می فهمی
مرد با عصبانیت پرسید:اون کیه؟
زن به چشم او خیره شد 
و با صدای بغض آلودی گفت:خود تو.

0 نظرات:

ارسال یک نظر

مطالب قبلي