بابا آب داد

۱۳۸۹/۰۲/۳۱ | برچسب‌ها: | 1نظرات

http://img98.com/images/moevql0xl8pnzs3tufoh.jpg

 

بابا آب داد

بابا نان داد

بابا فقط آب داد و نان داد، مامان عشق داد

بابا گول شیطان را خورد و شناسنامه اش چند بار پر شد. پر شد، خالی شد

خالی نشد.خط خورد. زن ها خط خوردند، مادر ها خط خوردند

و بابا چون حق دارد، آب می دهد. نان می دهد.

مامان، زوجه

مامان، ضعیفه

مامان، عفیفه

مامان غذا پخت، بابا غذا خورد. مامان لباس را اتو کرد، بابا لباس را پوشید و رفت بیرون ...مامان ظرف شست، بابا روزنامه خواند.

بابا روزنامه خواند و اخبار دنیا را فهمید ولی نفهمید مامان غم دارد
بابا اخم کرد. بابا فحش داد.آخر بابا ناموس دارد .پشت سر ناموسش حرف بود.
مامان، کار
مامان، پیکار

مامان، تکرار. مامان، بیدار. مامان، دار، سنگ مامان،شهلا.مامان، دلارام. مامان،افسانه،لیلا

بابا نان می دهد و فوتبال خیلی دوست دارد

بابا رونالدو را از مامان بیشتر دوست دارد

بابا می خوابد، مامان می خوابد. مامان می زاید. مامان با درد می زاید. مامان شیر می دهد، بزرگ می کند، حقیر می

شود، پیر می شود

بابا زن گرفت. صیغه بابا برای مامان طلا گرفت. مامان بغض کرد

مامان رفت. صیغه یعنی رفتم، رفتی، رفت ... مامان برگشت
کسی با بابا کار ندارد. بابا حق دارد. حتی اگر شب ها هم نیاید ولی مامان باید با آبرو باشد
آبرو یعنی مامان ساکت باشد. من ساکت باشم. زن ساکت باشد و مرد آب بدهد، نان بدهد
بابا "پرسپولیس" را دوست دارد
بابا "آنجلینا جولی" را دوست دارد
مامان، کار
مامان، پیکار
مامان، سرشار از پیکار
مامان، زندان، بیمار، تب دار

بابا خانه دارد، ماشین دارد، ارث دارد، غرور دارد ، زور دارد

مامان روسری دارد ولی دیگر هیچ چیز ندارد. مامان فقط حق مهریه دارد، حق نفقه دارد، حق آزادی دارد. پس باید ساکت بماند حتی اگر مهریه ،نفقه و آزادی ندارد.
بابا کله پاچه را از زن های زیر پل هم بیشتر دوست دارد

مامان خدا را دوست دارد ولی نمی دانم آیا خدا هم او را دوست دارد ؟ پس چرا مامان تب دارد؟! بابا نمی بیند
نمی بیند که مامان غم دارد، درد دارد
باباهای اینجا هیچ وقت نمی بینند

بابا فقط آب می دهد، نان می دهد و می رود و ما هر روز،

 بایدخدا را شکر کنیم...روزی هزار بار

1 نظرات:

Unknown گفت...

مامان غصه دارد، بابا هم غصه دارد
مامان از مشکلات بیرون خبر ندارد ، ولی بابا خیر دارد، بابا باید از صبح تا ساعت 2 از خانه و فرزند دور باشد و دائم در جامعه ای که همه گرگ هستند دنبال نان حلال باشد، ولی مامان از این موضوع خیر ندارد، مامان فقط ظاهر مردم را می بیند ولی بابا باطن آنها را هم می بیند.
بابا دیگر مثل قدیم نمی تواند راحت نان و آب بیاورد، نان و آب و گاز سهمیه بندی شده، روزی بزرگی گفت آب را مجانی میکنیم گاز را مجانی میکنیم، همه به او رای دادند و امروز بابا عصبانی است، تمام بابا ها عصیانی هستند غیر از باباهایی که نان نمی آورند، آن یایاها مردان رویایی هستند با شنلی زیبا و کلاهی پارجه ای به طول 8 متر که دور هم پیپیده میشود و به شکل حلفوی در میاید.
این بابا ها نه فقط دل مامان را برده اند بلکه قلب مردان با ایمان دیگر را هم برده اند، و باید مامان بداند که مشکل بابا نیست، بلکه مشکل این مردان رویایی هستند.

ارسال یک نظر

مطالب قبلي