اس ام اس های درهم و جدید آذر ماه89

۱۳۸۹/۰۸/۳۰ | برچسب‌ها: | 0نظرات

http://www.feelitsandiego.com/wp-content/uploads/2009/06/icon-instant-sms-big.gif


اس ام اس ما را باز می کنی؟ بدهم پدرت را در بیاورند پدر سوخته !؟
می دهم پدر پدر سوخته ات را در بیاورند اس ام اس ما را می خوانی؟
پاکش کن پدر سوخته، تو خجالت نمی کشی پدرسوخته؟!
اس ام اس ما را پاک می کنی؟!
 ........................................

در یک آشنایی دوستانه ما با هم دست دادیم !! تو فقط دست دادی.. و من.. همه چیز از دست دادم
 ........................................
 
طرح تعویض زنان فرسوده:
شاه نسا, ماه نسا ,گل نسا تحویل دهید
آرمیتا ..پارمیدا.. آناهیتا.. تحویل بگیرید !

 ........................................

 
بذار همین الان که حالم خوبه باهات اتمام حجت کنم
اگه یه روز من انقدر احمق بودم که گفتم از زندگیم برو بیرون
تو باید انقدر باهوش باشی که بفهمی دارم زر میزنم !
  ........................................

غضنفر میاد تهران ، تو ترافیک گیر میکنه
میگه : ها ماشالا !
به این میگن عروسی !
  ........................................


روحت شاد و یادت گرامی این اس ام اس رو واسه هر کی فرستادم فرداش مُرد !
مراقبه خودت باش!
 ........................................
تف به مرامت عوضي!
.
.
.
برنامه امشب سينماهاي تهران وشهرستانها  
........................................
اداره بهداشت اعلام کرد: يه ميکروب فرار کرده ! حماقت نکن تسليم شو! 
 ........................................
شنیدم کارخیرمیکنی میری بهزیستی اونایی که دست ندارن دست تودماغشون میکنی !  
........................................
ای كه از درد دلم با خبری / قرص دل درد مرا كی می خری؟
 ........................................
روزگاری مردم دنیا دلشان درد نداشت. هر كسی غصه اینكه چه می كرد نداشت. چشم سادگی از لطف زمین می جوشید. خودما نیم زمین این همه نا مرد نداشت
  ........................................
كوچیك كه بودیم تنها كفشامون رو اشتباه می پوشیدیم ، اما حالا چی؟ حالا كه بزرگ شدیم تنها كار درستمون پوشیدن كفشامونه !!!
 ........................................
شخصی را به جهنم می بردند . در راه بر می گشت و به عقب خیره می شد . ناگهان خدا فرمود : او را به بهشت ببرید . فرشتگان پرسیدند چرا ؟ پروردگار فرمود : او چند بار به عقب نگاه کرد ... او امید به بخشش داشت

 ........................................    
دو تا دختر داشتند با هم صبحت می کردند. دختر اولی: تو چرا اینقدر به نامزدت علاقه نشون میدی؟ دختر دومی: می‌دونی، آخه اون پولداره، ... مهربونه، ... پولداره، ... جوونه، ... پولداره، ... قد بلنده، ... پولداره
 ........................................
مرد: چرا دعوامون میشه ، تو عصبانی نمیشی؟ -- زن: خودمو كنترل میكنم -- مرد: چجوری؟ -- زن: توالتو میشورم! -- مرد: چه ربطی داره؟ -- زن: آخه با مسواك تو میشورمش !!!
 ........................................
هیچوقت نمی‌توانید با مشت گره ‌کرده ، دست کسی را به گرمی بفشارید
 ........................................
اگه یه خودکار داشتی که فقط اندازه ی نوشتن یک جمله جوهر داشت باهاش چی مینوشتی؟؟؟ خدایا دوست دارم
 ........................................
غضنفر  از آسمون خراش میفته پایین مردم دورش جمع میشن میگن چی شده تركه میگه :هیچی بابا پوزه آسانسورمونو زدم
  ........................................
صبح که از خواب پا میشی ۲ تا کار انجام بده ۱: خدا را پرستش کن چون زنده ای ۲: برو حموم چون بقیه زندگی می کنن     

0 نظرات:

ارسال یک نظر

مطالب قبلي