سومین دروغ بزرگ حسین رضازاده در ۶ ماه + سند

۱۳۸۹/۰۷/۲۷ | برچسب‌ها: | 0نظرات

ر حالی که حسین رضازاده دهمین ماه حضورش را در فدراسیون وزنه برداری پشت سر می‏گذارد، با افزایش بیان مطالب خلاف واقع و به مدد پیگیری اهالی رسانه، عدم صداقتش به اثبات رسیده، اعتبار باقی مانده وی در مقام یک کارگزار نظام در خطر از دست رفتن کامل قرار گرفته، تا آنجا که برخی از چهره های ورزشی نقدهای تندی نسبت به او وارد کرده و دیگر رکورددار وزنه برداری جهان را در جایگاه یک اسطوره مورد خطاب قرار نمی‏دهند و این مسئله با انتشار سومین دروغ بزرگ رضازاده شدتی مضاعف گرفت.به گزارش سرویس ورزشی آینده؛ حسین رضازاده برخلاف توصیه های متعددی که به وی و مسئولان سیاسی و ورزشی دولت حاکم شد، روزهای انتهایی سال ۸۸، سکان هدایت فدارسیون وزنه برداری را به دست گرفت تا به نوعی اعتبارش را که به واسطه برخی رفتارهایش لطمه دیده بود، در معرض حراج قرار دهد. این قهرمان که سابقه مدیریت مجموعه ای بزرگ در کارنامه اش وجود نداشت، فدراسیونی را تحویل گرفت که به واسطه مشکلات فراوان، حکم آتش زیرخاکستر را داشت و البته انتظار عموم نیز مدال آوری وزنه برداری ایران با وجود تمامی این مشکلات بود؛ مشکلاتی که پس از حضور رضازاده دو چندان شد.
او در هنگامه‏ای سرپرستی فدراسیون وزنه برداری را برعهده گرفت که حتی خبری مبنی بر محرومیت مادام العمرش بر روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت و بحث دوپینگ سعید علی حسینی مطرح شد. این جانشین رضازاده هرچه عامل دوپینگش را رضازاده خواند، رضازاده منکر شد و حتی رضازاده خبر محرومیت وزنه برداری ایران را در ادامه به کلی انکار کرد و مدعی شد وزنه برداری ایران به هیچ عنوان محروم نشده است. اما دم خروس به سرعت بیرون زد و نامه ای از رضازاده منتشر شد که خطاب به سعیدلو نوشته بود: «…به پیوست نامه واصله از فدراسیون بین‏المللی وزنه برداری IWF مربوط به اعلام تصمیم هیات رئیسه فدراسیون مذکور مبنی بر رفع تعلیق و صرفاً اخذ جریمه ۵۰۰۰۰۰ دلاری فدراسیون وزنه برداری ایران تقدیم می‏گردد…» و این نخستین دروغ بینی بود که توسط سرپرست جوان وزنه برداری شاید با توجیه کنترل اوضاع بیان شده بود اما او در ادامه نیز با صداقت پیش نرفت.دومین اظهارنظر صریح رضازاده که مبدل به دروغ بزرگ دیگری شد، در خصوص پاداش میلیونی اسطوره سابق به خودش بود. در شرایطی که اسناد در اختیار رسانه ها از پرداخت پاداش رضازاده، به خودش، نایب رئیس و همچنین یکی از مربیان تیم ملی وزنه برداری به درخواست نایب رئیس فدراسیون و دستور رضازاده حکایت داشت، سرپرست فدراسیون وزنه برداری رسماً منکر چنین پرداختی می‏شد و تاکید می‏کرد که مبالغ میلیونی را تحت عنوان پاداش از فدراسیون دریافت نکرده است.او در این باره عنوان کرد: «هیچ پرداختی تحت عنوان پاداش نشده است. من توقع دارم که با وجدان کاری برخورد کنید و با حرف این و آن خبری درج نشود. چه کسی گفته پرداخت کردیم؟ هرکس اینها را گفته، سندش را بیاورد. دو یا سه میلیون پاداش پرداخت نشده و هر کاری کردیم دقیقاً قانونی است. حسین رضازاده و شما یک روز هستیم و یک روز می رویم اما باید جوابگوی خدا باشیم و بنده در همه امور این اصل را لحاظ می‏کنم.» حال آنکه پس از انکار رضازاده اسناد چنین پرداخت هایی رسانه ای شد و مشخص گردید رضازاده حتی دو بار برای خودش هم برخلاف عرف معمول دستگاه های مختلف پاداش بریده بود.این خبر با واکنش جدی افکارعمومی روبرو شد که فارغ از بحث تخلف یا قانونی و غیرقانونی بودن، چنین پرسش بزرگی برایشان به وجود آمده بود که چرا اسطوره وزنه برداری ایران و جهان به رسم برخی مدیران متکی بر رفتارهای خارج از چهارچوب اخلاق، دروغ به خورد مردم داده و ابراز تاسف هایی که نسبت به این واقعه شد، حسین را بیش از پیش در شیب تند سرسره اعتبارش قرار داد تا او سیاست سکوت و پیگیری این مسائل از کانال هایی دیگر را در دستور کار قرار دهد و تلاش کند از استمرار انتشار چنین اخباری جلوگیری کند و برخلاف انتظار تلاش نکرد به گونه ای گفتار و رفتارش را پشت میز مدیریت، مدیریت کند تا به حیثیتش لطمه وارد نشود.

برنامه ۹۰ هفته گذشته، سومین مرتبه بود که نام حسین رضازاده به میان کشیده شد و باز هم یک دروغ کار را خراب کرد. عماد احمدیان، سرمایه داری که بارها در کنار حسین رضازاده دیده شده بود، با توجه به آن که مدتی پیش از سوی کمیته ملی المپیک، به عنوان مشاور کمیته در امور تیم ملی امید منصوب شده بود، در گفت و گویی که در ۹۰ گذشته پخش شد، حملات تندی به غلامحسین پیروانی کرد و خواستار جایگزینی یک مربی قدرتمند به جای وی شد و همچنین توانمندی های نصفه و نیمه قطبی را نیز به کلی زیر سوال برد و تاکید کرد قطبی با تیم ملی قهرمان آسیا نخواهد شد. این سرمایه دار که صرفاً هدف از انتصابش به عنوان مشاور تیم امید، کمک مالی به این تیم بود، هنگامی که از سوابق ورزشی اش جویا شدند، تلویحاً به کمک مالی به رضازاده اشاره کرد.
حسین رضازاده با وجود آنکه بسیاری او را در اردوی تیم ملی با احمدیان دیده بودند و حتی این سرمایه دار با دادن سکه های فراوان به این قهرمان سابق وزنه برداری از خجالتش درآمده بود، در عین ناباوری به کلی منکر شناخت عماد احمدیان شد و در گفت و گویی که هفته پیش منتشر شد، اظهار داشت: «من اصلا احمدیان را نمی‌شناسم. نه او را دیده‌ام و نه تا به امروز او کمک مالی به من کرده است. احمدیان تا به حال اصلا وارد فدراسیون وزنه‌برداری هم نشده است. من قبلا هم او را ندیده‌ام. به خاطر حضور این افراد در ورزش است که ورزش ما پیشرفت نمی‌کند(!)» و این با سکوت  طولانی احمدیان همراه نشد تا سرمایه دار خشمگین آبرویی برای قهرمان وزنه برداری نگذارد.
او که حتی در حضور اصحاب رسانه، به رضازاده پاداش های کلانی پرداخت کرده و حتی ماجرای اهداء گردن بند سکه او به حسین هم رسانه ای شده بود، هفته پیش اظهارنظری کرد که امروز رسانه ای شد. عمادیان که تنها مشکلش سادگی و عدم برخورداری از فن بیان است، در  ضمن ابراز تاسف از رفتارها و ناسپاسی‏های رضازاده با اشاره به اینکه ده هزار نفر از ارتباطش با این قهرمان خبر داشته و دارند، گفت: «امیدوارم او در نظر بیاورد کمک های مالی را که من در سال‌های گذشته به او کرده‌ام. امیدوارم یادش بیاورد وقتی به او قول داده بودم در صورت کسب مدال در المپیک، به او ۱۰۰سکه طلا می‌دهم، به قولم وفا کردم و با توجه به اینکه در المپیک شرکت نکرد، باز هم پاداشم را به او دادم… مگر من قتل یا دزدی کرده بودم که رضازاده می‌گوید من را نمی‌شناسد. او فکر کنم اکنون کوروش باقری را می‌شناسد که تا چندی پیش با حرف‌های رکیک همدیگر را یاد می‌کردند.» تا بار دیگر این پرسش مطرح شود که چرا حسین رضازاده با بیان مطالبی دروغ، اینچنین تیشه به ریشه داشته‏ هایش می‏زند و جایگاهش را نزد مردم ایران تنزل می‏بخشد؟

رضازاده در کنار عماد احمدیان
آیا او تصور می‏کند اگر در زمان مدیریتش از بیان دروغ های بزرگ و پنهان کاری بهره نبرد و با افکارعمومی صادق باشد، بیش از این متضرر می‏شود و آبرویش می‏ریزد؟ قطعاً اشخاصی که به لحاظ ذهنی این اسطوره سابق را تغذیه کرده و مشاوران اصلی اش هستند، نتوانسته اند این فضای ذهنی را برایش به وجود آورند که مدیران دروغگو آینده روشنی در انتظارشان نیست، هرچند اسطوره بوده و دارای پشتوانه فراوانی در بخش‏های مختلف باشند و صداقت رمز پایداری در عین سربلندی نزد خدا و بندگان است، هرچند ممکن است هزینه ای چون کنار رفتن از قدرت را داشته باشد.
به نظر می‏رسد پیش از آنکه از آبرو و اعتبار حسین رضازاده چیزی باقی نماند، متولیان امر در حوزه ورزش و حوزه های بالادستی  باید دست به کار شوند و شیوه مدیریت صحیح مورد انتظار از یک چهره دارای وسابق ارزشمند و روشن را در یک مملکت اسلامی به او آموزش دهند تا رضازاده ناخواسته خود را نزد افکار عمومی به چهره ای منفی تبدیل ننماید که با عنوان دروغگو در پسوند نامش، مورد اشاره قرار گیرد که این نه به نفع این ورزش ایران است و نه چیزی عاید چهره ملی ایران در میان دیگر ملل که نمی‏دانند در ایران چه می‏گذرد، خواهد ساخت.

0 نظرات:

ارسال یک نظر

مطالب قبلي