کتاب خاطرات علی دایی

۱۳۸۸/۰۸/۲۳ | برچسب‌ها: | 0نظرات

پیروزی پشت پیروزی، خاطره پشت خاطره، تاریخ ایران ثبت خواهد شد و ما برگ های ‏زرین آن را خواهیم خواند. چه باشکوه است حضوری چنان در تاریخی چنین. بله! علی دائی ‏اعلام کرد که بزودی کتاب خاطراتش را منتشر خواهد کرد. علی دائی که به دلیل پافشاری بی ‏دلیل در جایی که آدم نباید پایش را فشار می داد، از یک قهرمان بزرگ تبدیل به یک سوژه ‏ملی شده است، مشغول نوشتن کتاب خاطراتش است. بخشی از کتاب خاطرات علی دائی که ‏دست ما رسیده است، منتشر می شود:‏
شنبه چهارم دوازده سال قبل: صبح بازی داشتیم، دو بال مجبول شدم بلگلدم توی زمین ‏خودمون، خیلی خسته شدم. ‏
دو شنبه، هشتم بهمن یازده سال قبل: با علاق مسابقه داشتیم، اومدم بلگلدون بزنم، توپ لفت یه ‏جای دیگه گل خولدیم، خیلی عصبانی شدم، به دول بین نگاه کلدم.‏
جمعه، دوم اردیبهشت هشت سال قبل: پنج ماهه اومدم آلمان، نیمکت های اینجا خیلی خوبه، ‏اگه نود دقیقه هم لوش بشینی خسته نمی شی. خیلی ملت آلمان آدمهای باحالی هستن، پر بنز و ‏ب ام و هست.‏
یک شنبه سوم مارس هفت سال قبل: املوز توی مونیخ بازی داشتیم، یه توپ محکم اومد خولد ‏به سرم، هر کالی کلدم سلم لو بکشم کنال فایده نداشت، گل شد، دویدم طلف نیمکت تماشاچی ‏ها.‏
جمعه، چهارم تابستان پنج سال قبل: بلگشتم ایلان، لفتیم الدبیل، مملکت یه چیز دیگه است، ‏مقدالی سلمایه گذالی کلدم.‏
دو شنبه چند سال قبل: ازدواج کلدم، با یه خانوم. عکس های خانومم لو لفت تو اینتلنت دیدم.‏
جمعه نه چندان سال قبل: با کلاوات لفتم جایزه بهترین گلزن تالیخ فوتبال لو گلفتم.‏
سه شنبه، 2 سال قبل: این کلمنته اومد و لفت. به من گفتن بشو سل ملبی تیم ملی، می خواستم با ‏خدا لابی کنم، وقت نداشت، جواب مثبت دادم، بعدش خدا با من لابی کلد واسه یه زلزله توی ‏اندونزی بهش جواب ندادم.‏
چند وقت پیش : بچه های ما خوب فوتبال کلدن - با اینکه همه ی بازیهای مقدماتی جام جهانی متوقف شدیم ولی خوب هیچی از الزش های بچه ها کم نمیشه !!!

0 نظرات:

ارسال یک نظر

مطالب قبلي