جک های مخصوص افراد با جنبه (سری چهارم)

(این جک ها فقط برای سرگرمی هستند و پیشاپیش از تمام عزیزان  معذرت میخواهم)

دنیا ۳ رکن داره :

۱) اصلا عاشق نشو

۲) اگه عاشق شدی واسه معشوقت بمیر

۳) و اگه مردی خاک بر سر بی جنبت...

يک روز دو تا آباداني واسه هم خالي مي بستند . اولي ميگه : ما يه کوه کنار خونه مون داريم که هر وقت مي گيم حميد . دو سه بار ميگه حميد…. حميد…. حميد….دومي ميگه : اين که چيزي نيست . ما يه کوه داريم کنار خونه مون که هر وقت مي گيم حميد . ميگه : کدوم حميد؟




خرس ها با يک ظرف عسل خر مي شن . اسب با چند حبه قند . طوطي با تخمه . سگ با استخوان . راستي تو هنوز موز دوست داري




 یارو  رو برق ميگيره، ميگه: ولك ولم كن تا ولت كنم!




از  خوش غیرت ميپرسن: از زنت ميترسي؟ ميگه: من؟! ...مـــن؟! ...مـــــن؟!... عين سگ!




 یارو ميخواسته يك كبريت سوخته رو روشن كنه، (طبعاً) هرچي ميزده كبريت مادرمرده روشن نميشده. رفيقش بهش ميگه: بابا خوب شايد كبريتش خرابه! تركه ميگه: نه بابا، ايلده همين پنج دقيقه پيش روشن شد!





يه تيكه آهن محكم روي پاي  یارو.. ميفته داد ميزنه ميگه آااااااااااااخ كفشم


 یارو داشته با بچش گرگم به هوا بازي ميكرده، يهو جو ميگيردش بچشو ميخوره!



 یارو ادعاي پيغمبري ميكرده، ملت بهش ميگن: بابا پيغمبري همين ريختي الكي كه نيست... پيغمبرا معجزه دارن، كتاب دارن.. تو اصلاٌ كتابت كو؟ تركه يكم فكر ميكنه، ميگه: ايلده كتابا هنوز چاپ نشده، فعلاٌ جزوه ميگم بنويسيد!





 یاور نذر مي کنه اگه دانشگاه قبول بشه --> مادرشو پياده بفرسته کربلا!!!!!!!!




به  یارو مي گن:چرا ماشينتو از پلاک شروع مي کني به شستن؟مي گه:والا يه بار از سقف شروع کردم به شستن رسيدم به پلاک ديدم ماشين خودم نيست


 یاور میخواسته بره هر چی راهزنه اطراف تبریزو  دهنشون رو سرویس کنه. ملت هم میان هر کی یه چیزی براش میارن، یکی شمشیر میاره یکی خنجر میاره و حسابی  مسلحش میکنن . خلاصه  ترکه راه میفته و بعد از یک هفته خونین و مالین برمی‌گرده. مردم دورش جمع میشن، می‌پرسند: چی شد ؟ چی کار کردی ؟ ترکه پامیشه یا حال زار میگه : بابا  یه  دستم  شمشیر  بود یه دستم خنجر، با دندونام می‌جنگیدم؟!


یارو بابا ش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه




معافیت جدید در ........

هر کس تک پدر باشد معاف است

میدونی بهترین ینجه مال کجاست؟

...

...

نمیدونی؟ اشکال نداره

میرم از یه گاو دیگه میپرسم!

شب به یاد تو از خواب بیدار می شم، به در و دیوار می خورم، و با هزار دردسر به تو می رسم ...
ای دستشویی ...

عشق با لبخند شروع می شود . با بوسه شکوفا می شود . با گریه رشد میکند. وبا 110 تمام می شود

می دونید چرا در بعضی جاها در مراسم عروسی داماد رو روی اسب می‌نشونند؟ خب واسه این که آخرین شانس فرار رو هم به اون داده باشند!

 یارو نشسته بوده سر جلسه کنکور. خلاصه سؤالها رو پخش میکنند و ترکه هم اول یک پنج دقیقه‌ای مبهوت به سؤالا خیره میشه، بعد یک پنج تومنی از جیبش درمیاره شروع میکنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر کردن. بعد 40-50 دقیقه یارو ممتحنه میبینه ترکه خیس عرق شده، هی داره یک سکه رو میندازه بالا، زیر لب فحش .... میده. میره جلو میپرسه: داری چیکار میکنی؟ میگه: ایلده همه سوالا رو جواب دادم، دارم جوابامو چک میکنم!!

 یارو میره میدون انقلاب سراغ یکی ازین مغازه‌های نوارفروشی، میگه: کا، این پوستر تمام قد مارو نداری؟! صاب‌مغازه یک نیم نگاهی بهش میندازه، میگه: خیر. آبادانیه میگه: ااه.. اینجا هم تموم کرده!!

به یارو میگن تا حالا قارچ خوردی؟ میگه: نه ولی یه بار جرخوردم!

يه تهرانيه مياد خالي ببنده روي آبادانيه رو کم کنه ميگه
سگاي ما هر وقت بخان بيان تو خونه اول در ميزنن بد مييان داخل!
آبادانيه ميگه: ولک مگه سگاتون کليد ندارن؟!؟!

يه تهرانيه و آبادانيه رو داشتن اعدام ميگردن تهرانيه مثل بيد ميلرزيد...
آبادانيه با خونسرديه تمام نگاهي کرد به تهرانيه و گفت: کا مگه بار اولته!!؟

يه آباداني مي خوادازمرز رد بشه بلدنبوده چکار کنه ميبينه همه رفتن توي پوست گوسفند ورد ميشن.اوهم اينکارراميکنه اما بلافاصله دستگير ميشه.ميپرسه کا اي همه گوسفند ردشد نگرفتين چرامنا گرفتين.ماموره ميگه آخه کي ديده گوسفند ريبون بزنه

 یاروتو صف نونوایی ایستاده بوده نانوا بهش میگه هر کی اومد بشت سرت بگو نمونه نون گیرش نمیاد  یاور هر کی میومده میگفته بیا جلو من وایسا بشته سره من نون گیرت نمیاد.

به یارو میگن "تور" را تعریف کن؟ میگه: تور مجموعه سوراخهایی هستند که با طناب به هم وصل شده‌اند.

یارو پولداربچشومیبره مهدکودک لندن خارجى یادش بدن سال بعدمیره سراغ بچه اش نرسیده به مهدکودک بچه هاى لندنى داد زدن( ممتقى بووت اوما )