گفتگو با جیک گیلنهال، بازیگر نقش شاهزاده ایرانی

۱۳۸۹/۰۳/۳۱ | برچسب‌ها: | 0نظرات

جیک گیلنهال، بازیگر جوان سینما با «شاهزاده ایرانی» اولین نقش ابرقهرمانانه خود را بازی کرده است. این فیلم براساس قصه یک بازی ویدئویی معروف دهه هشتادی ساخته شده است. تحلیلگران اقتصادی سینما قبل از اکران عمومی فیلم پیش‌بینی کردند گیلنهال با این فیلم، تبدیل به یکی از مطرح‌ترین بازیگران جوان سینمای معاصر خواهد شد.

آیا قبل از این که نقش شاهزاده دستان را بازی کنید با بازی ویدئویی «شاهزاده ایرانی» آشنایی داشتید؟
از دوران نوجوانی‌ام با این بازی‌ آشنایی دارم. از همان زمان بازی اریژینالی را که جوردن مچنر خلق کرد، بازی می‌کردم. آن زمان‌ها در دوران متوسطه تحصیلم بودم و با کمک کامپیوتر مدرسه این بازی ویدئویی را بازی می‌کردم. هنوز هم خیلی شفاف آن روزها را به یاد می‌آورم. البته حالا سال‌‌ها از آن زمان گذشته است. شاید ۲۰ سال! حالا که به آن دوران برمی‌گردم، احساس می‌کنم که چیز زیادی نسبت به آن بازی نمی‌دانستم و فقط در حد یک کنجکاوی نوجوانانه، اقدام به آن بازی می‌کردم. در آن زمان بازی‌های ویدئویی دیگری را هم داشتم و بازی می‌کردم. زمانی که بازی در نسخه سینمایی «شاهزاده ایرانی» به من پیشنهاد شد و فیلمنامه را خواندم، فرصت تازه‌ای پیدا کردم تا دست به تحقیق درباره این قصه و آدم‌های آن بزنم. حتی دوباره شروع کردم به بازی کردن آن بازی ویدئویی و البته این بار آن را کاملا حس می‌کردم و متوجه مسائل و جنبه‌های مختلف آن می‌شدم.
برای این که آماده بازی در این نقش پرتحرک شوید، چه دوره‌هایی را دیدید و آیا این تمرین‌ها سخت بود؟
برای این نقش مجبور بودم که یک دوره تعلیمات خاص ببینم و اولین بار بود که به سراغ چنین تمرین‌هایی می‌رفتم. نقش من در فیلم بسیار پرتحرک بود. از آن دسته کارهایی که تا قبل از این هیچ‌وقت مشابه آن را انجام نداده بودم. طبیعی بود که باید از نظر بدنی و فیزیکی، کاملا آمادگی حضور در این نقش را پیدا می‌کردم. روزانه به صورت منظم چندین ساعت تمرینات مربوط به آمادگی بدنی را انجام می‌دادم. در کنار آن، چیزهایی مثل اسب سواری و شمشیرزنی هم بود. وقتی برای ادامه کار راهی مراکش شدیم، تمرینات من جدی‌تر شد. در خود لوکیشن‌های فیلم، من بهتر توانستم تمریناتم را انجام دهم. طراح صحنه‌های نبرد و درگیری فیلم کار خودش را خیلی خوب بلد بود و کمک زیادی کرد تا من از نظر ظاهری آماده ایفای نقش شوم.
سخت‌ترین بخش کار کدام بود؟
این که در دنیای معاصر زندگی کنی و مجبور باشی روی یک کاراکتر قدیمی تمرکز کنی، در عین حال من باید تمام بدلکاری‌ها را آنقدر طبیعی انجام می‌دادم که کسی احساس نکند در حال ایفای نقش هستم.
آیا بازی در این فیلم فرصت خوبی برای شما بود تا در نقش اصلی یک بازی ویدئویی بازی کنید و بتوانید این نقش را به شکلی کودکانه به نمایش بگذارید؟
خیلی وقت‌ها آرزو می‌کنیم که به گذشته برگردیم و خاطره دوران کودکی و نوجوانی‌مان را دوباره تجدید کنیم. بازی در شاهزاده ایرانی، این فرصت را به وجود آورد که این آرزو تحقق پیدا کند. حالا هم خیلی دلم می‌خواهد در کنار بچه‌ای که مشغول این بازی ویدئویی است، بنشینم و به او بگویم این احتمال وجود دارد که ۲۰ سال دیگر تهیه‌کننده معروفی مثل جری بروکهایمر این بازی را تبدیل به فیلمی سینمایی کند و تو را برای ایفای نقش اصلی آن انتخاب کند. احساس می‌کنم این بچه از شنیدن این حرف‌ها هیجان‌زده خواهد شد و چشم‌هایش از کاسه بیرون خواهد آمد. خب، خود من هم وقتی قرار شد در نسخه سینمایی این بازی ویدئویی بازی کنم، همین حس و حال را داشتم. احساس می‌کردم دوباره به دوران کودکی‌ام برگشته‌ام. هر روز سر صحنه فیلمبرداری سرشار از لذت و سرخوشی بودم. من می‌دویدم، فرار می‌کردم، می‌پریدم و با آدم‌های بد قصه می‌جنگیدم و در کل این احساس را داشتم که دارم یک بازی ویدئویی را انجام می‌دهم.
کاراکتر داستان در آغاز کمی از خودراضی است و بتدریج یاد می‌گیرد که کمی افتاده باشد…
خب، نمی‌دانم آیا او واقعا در طول قصه فیلم این حالت خود را از دست می‌دهد یا خیر؟! فکر می‌کنم (و امیدوارم)‌ او بتواند کار خودش را به قدر کافی خوب انجام دهد. احساس می‌کنم آنچه اتفاق می‌افتد این است که او اهمیت این وضعیت و تقدیر خود را می‌فهمد و درک می‌کند. او متوجه می‌شود این خانواده چقدر برای او مهم است و ارزش دارد. می‌دانید، در آغاز فیلم شما متوجه می‌شوید که او یتیم است و توسط یک پادشاه نجات داده شده است. زمانی که او پتانسیل از دست دادن خانواده‌اش را دارد (کسانی که او را نجات داده و بزرگ کرده‌اند)‌ متوجه واقعیت‌های تازه‌ای می‌شود. در اینجاست که او شروع به فکر کردن درباره زندگی‌اش می‌کند و این باعث می‌شود تا درباره زندگی و هستی آدم‌های دور و بر خودش نیز به فکر فرو برود. اوحتی در مورد آدم‌های محیط اطراف خویش خیلی جدی‌تر فکر می‌کند. اما حس شخصی‌ام این است که او در تمام این مدت، هنوز آن شوخ‌طبعی اولیه‌ خود را دارد.
آیا بین آمادگی برای ایفای نقش یک کار‌اکتر معروف و شناخته شده بازی‌های ویدئویی و دیگر نقش‌هایی که تا به حال بازی کرده‌اید، تفاوتی وجود دارد؟
آنچه که بین اینها فرق ایجاد می‌کند نوع تحقیقات پیرامون این نقش است. بازی در نقش شاهزاده دستان می‌طلبید که هر روز سه چهار بار به بازی ویدئویی آن بپردازم. خب، انجام این کار هم خیلی سخت بود، زیرا وقتی شما مجبور به انجام کاری باشید و از اجرای آن لذت کافی نبرید، آن کار برایتان سخت می‌شود. شاید خیلی از مردم عادی ندانند، ولی بازیگری کار بسیار سخت و طاقت‌فرسایی است. این کار فقط مربوط به آن لحظه‌ای نمی‌شود که نام شما را برای دریافت جایزه اسکار اعلام می‌کنند. قبل از آن، شما باید تمرینات سخت بدنی و ذهنی داشته باشید، اما اگر بخواهم از یک زاویه منطقی به موضوع نگاه کنم و جواب سوال شما را بدهم، باید بگویم تفاوت خیلی زیادی وجود ندارد. بازیگری کار جالب و سرگرم‌کننده‌ای است. اگر قرار است در نقش کاراکتری بازی کنید که برگرفته از قصه یک کتاب یا بازی ویدئویی است و یا کسی است که هیچ وقت حیات واقعی نداشته، باید توجه و تمرکز بیشتری روی کار داشته باشم. ولی اصل و ماهیت کار همیشه یکی است؛ تو باید کاراکتری را که می‌خواهی بازی کنی، بخوبی بشناسی و کاملا او را درک کنی.
برای تماشاگران نوجوان فیلم که می‌خواهند خودشان را آماده ورود به جامعه کنند و ظرفیت‌های خود را تشخیص داده و کشف کنند کاراکتر شما در فیلم هیچ پیامی برای آنها دارد؟
بله. او حرف‌های خیلی زیادی با تماشاگران نوجوان فیلم دارد. همان‌طور که گفتم دستان آدم یتیمی بود که توسط خانواده دیگری بزرگ می‌شود. این موقعیت به دلیل کارها و رفتار خوبی بود که او انجام داده است. دستان دلی پاک دارد و این به او کمک می‌کند تا موفق شود. در همه دوران‌ها، خطرات زیادی همه ما را تهدید می‌کند و این ما هستیم که باید تصمیم بگیریم چکار کنیم. دستان کسی است که از قلبش پیروی می‌کند و این باعث می‌شود تا تاثیر خوبی بر اطرافیان خود بگذارد. من امیدوارم بچه‌ها و خانواده‌های آنها بتوانند متوجه این نکته شوند که به ندای قلب و وجدان خود گوش فرادهند.
در چنین حالتی، فکر می‌کنم همه آنها اشتباهات کمتری خواهند کرد.
شما به عنوان بازیگر نقش‌های درام شناخته شده‌اید. آماده شدن برای ایفای یک نقش اکشن چگونه بود؟ با سختی زیادی همراه بود؟
بازی در نقش دستان مقدار زیادی کار تکنیکی می‌طلبید. در فیلم‌های دیگرم مجبور به انجام این همه کار تکنیکی نبوده‌ام. اما برای «شاهزاده ایرانی» باید کارهای خیلی زیادی می‌کردم و یادگیری فنون هنرهای رزمی ضروری و اجتناب‌ناپذیر بود. هنرهای رزمی این فیلم هم واقعا سخت بود و هم کاملا متفاوت از آن چیزی بود که در فیلم‌های مشابه تاریخی و ماجراجویانه دیده‌ایم. قبل از بازی در فیلم اعلام کردم که خودم می‌خواهم تمام صحنه‌های بدلکاری را بازی کنم و حاضر به استفاده از بدلکار برای نقشم نیستم. در همان حال، باید یاد می‌گرفتم با لهجه بریتانیایی صحبت کنم. مهم‌تر از همه، هنگام بازی در فیلمی به این عظمت ـ و وقتی شما انتخاب متفاوتی می‌کنید ـ به شدت باید مراقب کار و بازی خود باشید. خرج و هزینه هر صحنه فیلم بسیار بالاست و تو در مقام بازیگر، باید دقت کنی که صحنه را خراب نکنی. این نکته بدجوری باعث استرس بازیگر می‌شود. سر هر صحنه‌ای معمولا این جمله را به خودم می‌گفتم که: «خب، اگر تو این کار را بکنی باید متوجه باشی که تاثیر آن روی گروه بزرگی از آدم‌ها خواهد بود و نه فقط چند نفر محدود.»
گیلنهال در یک نگاه
جیک گیلنهال اهل کالیفرنیاست. اولین نقش سینمایی خود را در سال ۱۹۹۱ در فیلم کمدی ـ وسترن «شیادان شهر» بازی کرد که نقش چندان مهمی نبود. وی در دوران نوجوانی خود در چند فیلم سینمایی دیگر نیز ایفای نقش کرد. موفقیت بازیگر در سال ۲۰۰۴ با فیلم اکشن و آخرزمانی «پس فردا» فراهم شد که در آن نقش پسر جوان کاراکتر دنیس کواید را به عهده گرفت.
«مدرک»، «جارحد»، «زودیاک» و «برادران» از دیگر کارهای مطرح وی در چند سال اخیر هستند. «شاهزاده ایرانی» که گیلنهال در آن نقش شاهزاده دستان را بازی می‌کند، در اولین هفته نمایش خود در سینماهای آمریکا نتوانست موفقیت «رابین هود» و «برخورد تایتان‌ها» (دو رقیب امسال خود)‌ را تکرار کند و با یک افتتاحیه ۳۰ میلیون دلاری در هفته قبل، در ردیف سوم جدول فروش قرار گرفت. به این ترتیب، معلوم نیست تهیه‌کنندگان فیلم در چنین شرایطی قصد تولید قسمت دوم آن را دارند یا خیر؟ گیلنهال قبل از این، آمادگی خود را برای حضور در قسمت‌های دیگری از این فیلم اعلام کرده بود. نمایش عمومی فیلم اما باعث توجه بیشتر مردم به بازی ویدئویی «شاهزاده ایرانی» شد.

0 نظرات:

ارسال یک نظر

مطالب قبلي